جایگاه انتقاد در مسئولین

• حضرت امام صادق (علیه السّلام):
•  بهترین و محبوبترین برادران من کسی است که عیوب مرا به من اهداء کند و نقائصم را تذکر دهد.

منبع: تحف العقول ص366

انتقاد  در فرهنگ لغت به معنای  - خالص کردن -  جدا کردن خوب از بد - خرده گرفتن -برشمردن درستی ها و نادرستی های یک موضوع  می باشد اما در جامعه و کشور ما متاسفانه منظور از نقد یعنی فقط تمام نواقص دیده شدن اما در همین بین هم  کسانی  هستند که از سر دلسوزی و دغدغه مندی انتقاد می کنند چه در مسائل زندگی شخصی و چه پیرامون مسائل اجتماعی و کلان کشور.(امام خمینی(ره):مردم ولی نعمت ما هستند)

انتقاد کردن در عصر ما دچار یک بیماری فرهنگی شده است به طوری که نه تنها انتقاد در عموم مردم ما خوب فرهنگ سازی نشده بلکه متاسفانه جایگاه انتقاد و انتقاد پذیری در مسئولین کشور ما هم یک امر نسبتاً ناپسند و غیرقابل تحمل است

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی stop !

فرهنگ آن چیزی است که حاضرم جانم را در راهش فدا نمایم(امام خامنه ای)

دولت یازدهم با شعار تدبیر و امید بر سر کار آمد، با داشتن کلید؛تا تمام قفل ها را باز کند، از همان ابتدا گزینه های زیادی برای وزارتخانه ی فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح بودند که در نهایت آقای جنتی بعنوان وزیر از مجلس شورای اسلامی رای اعتماد گرفت.

در این یک سال و اندی که از وزیر شدن آقای جنتی می گذرد اقداماتی هرچند به ظاهر ناچیز ولی ما را به یاد دوران اصلاحات و برادر مهاجرانی می اندازد، می گویند تاریخ تکرار مکررات است ،‌ولی ما امیدواریم که این بار تاریخ تکرار نشود، و در همین راستا چند مورد از اقدامات موثر و ارزشی وزارتخانه ی فرهنگ و ارشاد اسلامی را در هفته ی دولت خدمت عموم مردم و صاحبان نظران و علی الخصوص نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی مطرح می کنیم.

اول: جشنواره فیلم فجر بهمن92

در افتتاحیه ی جشنواره در حالی که با سال های پیش، بیش از کمی متفاوت تر بود به گونه ای که مراسم با رقص باله دختران آغاز می شود و بازیگران ضد انقلاب- بهروز وثوقی و فردین- بعنوان ستون های سینمای ایران معرفی می شوند و فیلم هایی در این جشنواره جایزه می گیرند که اصلاً هیچ سنخیتی با انقلاب اسلامی ایران ندارند.

دوم:جشنواره ی فیلم مردمی عمار

جشنواره عمار را می توان زاییده ی انقلاب اسلامی دانست، این جشنواره که بعد  از فتنه ی  88 شروع به کار نموده، تماماً اهدافش در خدمت نظام و انقلاب اسلامی است.

 این جشنواره کاملاً مردمی در پایین ترین سطوح کشور بعضاً در روستاها هم نمایش داده می شود، از وزارت فرهنگ انتظار می رفت از این فستیوال مردمی اندک حمایتی چه بصورت مالی چه بصورت معنوی انجام نماید، نه تنها هیچ گونه حمایتی توسط وزیر جنتی صورت نگرفت بلکه حتی کوچکترین اقدام ممکن که شرکت کردن در این جشنواره است را انجام نداد و به نظر بسیاری از کارشناسان بدلیل ضد فتنه بودن این جشنواره ی مردمی، این حضور از سوی وزیر صورت نگرفت.

سوم: حضور نامتعارف لیلا حاتمی در جشنواره کن

پیرامون صحبت های رئیس جمهور در جمع هنرمندان که تقسیم هنرمندان به ارزشی و غیر ارزشی بی معناست، چندی بعد لیلا حاتمی بعنوان یکی از داوران جشنواره ی کن اقدام به حرکتی نامتعارف و بدور از فرهنگ اسلامی-ایرانی مان نمود، که هیچ گونه حرکتی از سوی وزیر ارشاد و سایر همکارانش صورت نگرفت تنها فقط معاون وزیر ارشاد در مصاحبه ای گفت که باید لیلا حاتمی شان کشورش را رعایت می کرد.

این عمل لیلا حاتمی که برای ما تازگی هم ندارد-قبلاً در جایزه اسکار-هیچ گونه توجیحی برای مان قابل قبول نیست، وزارت فرهنگ از آن پس باید فیلتری قوی تری را برای بازیگران قرار میگذاشت که این عمل را هم صورت نداد.


چهارم: مجوز دادن به کنسرت های رنگارنگ

با روی کار آمدن آقای جنتی،‌ یکی از برنامه هایی که بسیار بر آن اصرار ورزیده شد و  ارجع تر از برنامه های دیگر برای آن برنامه ریزی شد، برگزاری کنسرت های مختلط و بعضاً مبتذل در استان ها و شهرستان ها بود، زیرا دادن مجوز بدون هیچ نظارتی فقط صرف درآمد زایی برای اداره ی ارشاد در شهرستان ها، بی بند و باری را بوجود آورد، تا جایی که در بعضی از شهرها همچون قم، مردم به راهپیمایی علیه این کنسرت ها پرداختند.

نمی دانیم اصرار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بر  برگزاری این گونه از کنسرت ها چیست؟!

شاید از طریق برگزاری این گونه از مراسمات سعی در تربیت نیرو و اشاعه ی فرهنگ اسلامی و ایرانی مان دارند...

پنجم: مجوز دادن به بعضی از روزنامه های مساله دار

با روی کار آمدن این دولت و علی الخصوص وزیر فرهنگ و ارشاد، یکی دیگر از فعالیت های این وزارتخانه دادن مجوز روزنامه و نشریه به هرکس و ناکسی بود، به گونه ای که این روزنامه ها از داخل مجوز نشر می گرفتند ولی قلم زنان آن از خارج تامین می شدند، افراد معلوم الحالی که از کشور به بهانه های زیادی گریخته بودند در روزنامه های ایران جای ارز اندام پیدا کردند و هر روز یکی از احکام اسلام را زیر سوال می بردند و بعداً اعلام می شد که مشکل چاپی بود ه اما در مقابل کافی بود یکی از روزنامه ها علیه دولت نقد کند فردای همان روز آن روزنامه فیلتر می شد مثل یا لثارات یا نه دی و یا همچنین وطن امروز واقعاً با این روند کجا می خواهند بروند؟! -این تذهبون؟!-where are we going?!...

ششم: دادن مجوز به تئاترهای مبتذل علی الخصوص در تهران

یکی دیگر از اقداماتی که با روی کار آمدن آقای جنتی قوت گرفت برگزاری تئاترهای مبتذل توسط هنرمندان به ظاهر ارزشی در تهران بود، برگزاری این نوع از تئاترها صدای بسیاری از مردم ارزشی را در آورد، نمی دانیم پیرامون این تئاترها چه بگوییم فقط همین که برگزاری این نوع از تئاترها نیز در برنامه ی تربیت نیرو و اهداف والای انقلاب اسلامی است .

خودتان قضاوت کنید...

هفتم: برگزاری شوی لباس

برای اولین بار برنامه ی شوی لباس زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با حضور جمعی از خبرنگاران و مسئولین صورت گرفت.

برگزاری چنین مراسمی آن هم آنطور که شان و منزلت زن به کلی تحت الشعاع قرار گرفت، و همچنین رونمایی از چند مدل لباس در بحبوحه ی جام جهانی که هیچ ربطی نه به فرهنگ مان داشت و نه با اعتقاداتمان جور در می آمد .

 

هشتم: تک خوانی زن

یکی دیگر از مسائلی که اخیراً اتفاق افتاده است،‌اجرای خوانندگان زن ایرانی در شبکه های ضد انقلاب ست، یکی از این خوانندگان که جدیداً خیلی از آن می شنوید خانم مهدیه محمد خانی ست با این که در تهران زندگی می کند ولی برنامه هایش را در شبکه های ماهواره ای ضد انقلاب اجرا می کند، اخیراً هم شنیده شده است که وی-محمد خانی-توسط وزارت ارشاد مجوز برگزای کنسرت را دریافت نموده و در فرهنگسرای وابسته به وزارت ارشاد-فرهنگسرای نیاوران-کنسرت برگزار کند.

شایان الذکر است که محمد خانی در آبان ماه سال پیش در تالار وحدت تهران کنسرتی اجرا کرد و شایعاتی مبنی بر حضور علی جنتی-وزیر وقت فرهنگ و ارشاد-در آن برنامه وجود داشت. که ظاهرا ایشان مسئله ی حضور خود در آن برنامه را تکذیب کردند.

آیا با این همه اقداماتی که از سوی وزارت ارشاد تایید و بعضاً حمایت هم میشود دیگر  جریان جوان مومن انقلابی باقی خواهد ماند؟! آیا با این همه برنامه های به ظاهر ارزشی وزارت ارشاد دیگر نیروی مومن انقلابی تربیت می شود؟!

چرا حضرت آقا به یکباره-فرودین امسال مشهد مقدس- از گروه های خود جوشی که در عرصه ی فرهنگ تلاش می کنند حمایت می کند و خواستار ادامه ی همه ی این فعالیت هاست!؟

آیا پاسخ ش این نیست که متولی اصلی فرهنگ اسلامی-ایرانی ما-وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی- در حال عمل نکردن به وظایفش است و حضرت آقا از جوانان انقلابی می خواهند که عرصه ی فرهنگ را ترک نکنند، تا پیش از بیش پیرامون مسائل فرهنگ ضربه نخوریم.

حضرت آقا بی شک از تمام ابعاد و جزئیات مسائلی که پیرامون فرهنگ اسلامی-ایرانی مان میگذرد آگاه تر و بصیرتر  از ماست، به همین دلیل است که ابراز نگرانی می کنند،  و در 15 اسفند سال گذشته اینگونه می فرمایند:

«بنده  نگران مساله ((فرهنگ)) هستم،اساس، باید تقویت جناح فرهنگی مومن باشد. امیدوارم مسئولین فرهنگی توجه داشته باشند که چه می کنند؛با مسائل فرهنگی نمی شود شوخی و بی ملاحظگی کرد؛ همه باید قدر جوانان مومن و انقلابی را بدانند. اینها هستند که روز خطر سینه سپر می کنند»

مطالب مرتبط:

انحراف جشنواره ی بین المللی فجر از انقلاب

رونمایی از یک هنرمند ارزشی دیگر

وزارت فرهنگ و ارشاد، اسلام را دریابید

همین مطلب در وبلگستان هشت دی

همین مطلب در افسران

پایگاه خبری-تحلیلی پیک دانشجو

پشتش گرمه

امروزه تبلیغات یکی از مهم ترین فاکتورها در جذب مشتری است، رنگ و لعاب تبلیغات هرچه بیشتر باشد،‌مجذوب شدن مخاطب به آن تبلیغات و در نهایت به آن محصول بیشتر می شود.

در تمام دنیا تبلغات در صف اول تبلیغ محصول مورد نظر می باشد، جذب مخاطب و مشتری در عرصه ی با شیوه ی تبلیغات یک روش ایده آل و مورد مناسب است.

شاید همه ی شما تبلیغ ایران رادیاتور(پشتم گرمه) را دیده باشید، نقش آن خرس و شعر مناسب برای تبلیغ آن محصول به زیبایی صورت گرفته است.

اشتباه تصور نکنید، قرارمان بر این نیست که امروز بحث تبلیغات را مورد نقد و بررسی قرار دهیم، تبلیغ ایران رادیاتور را هم نمی خواهیم انجام دهیم، شعر پشتم گرمه در تبلیغات ایران رادیاتور را هم نمی خواهیم تحلیل کنیم.

بلکه هدف مان از انتخاب کردن ایت تبلیغ-پشتم گرمه-برای محصول مورد نظر قرابتی خاص به یک پشتم گرمه ی دیگر دارد، انگار که این پشتم گرمه-ایران رادیاتور- با آن پشتم گرمه که اتفاق افتاده شبیه است.

پشتم گرمه ی دوم با یکی از آقازادگان ما رابطه ی فعل و فاعلی دارد

آقای م-ه چند روز است که به دادگاه می رود و میاید، آن قدر پشتش گرم است که دادگاهش غیر علنی برگزار می شود، آنقدر پشتش گرم است که پس از چند سال دادگاهی می شود، ایران رادیاتورش بسیار قوی است، آنقدر پشتش گرم است که اگر بازدداشت هم شود، مرخصی می گیردو برای ماموریت کاری به لندن می رود، آنقدر پشتش گرم است که برای رفتن به دادگاه به گونه ای می خندد که انگار خبری نیست و نبوده...

دستگاه قضا، دستگاهی که باید عدالت را در جامعه اجرا نماید،‌ حرف حسابمان با شماست، حواستان باشد که انقلابی و عادلانه برخورد نمایید، کوتاهی نکنید و خشم مردم را افروخته نکنید، آقای قاضی مقیسه که پرونده ی این آقازده ی عالیجانب دست شماست، بدانید که هیچ گونه کوتاهی از قوه ی قضائیه قابل تحمل نیست، و آنچنان که از سابقه ی شما پیداست می دانیم که تحت تاثیر هیچ فشار و قدرتی قرار نمی گیرید و قاطعانه حکم خواهید  داد.

مطالب مرتبط:

نقش آقازاده ها در انقلاب

امام منهای خط امام، امام بی هویت است

 هر قدر که از انقلاب اسلامی ایران می گذرد، تاثیرات این انقلاب کبیر را بیشتر از پیش احساس می کنیم، گویا اینکه با گذشت زمان، پیام این انقلاب بهتر و سریعتر به تمام نقاط جهان علی الخصوص مستضعفین جهان صادر می شود.

امام خمینی (ره) یک انقلابی را پی ریزی نمود که بر خلاف سایر انقلاب های دنیا، هر چه که از آن می گذرد رویش های این انقلاب عظیم در دنیا بیشتر و عظیم تر احساس می شود، این تحول عظیم-وقوع انقلاب اسلامی-شاید در ظاهر مختص به یک محدوده ی جغرافیایی خاص-ایران-باشد ولی در حقیقت این انقلاب برای تمام مظلومین و مستضعفین جهان به وقوع پیوسته است، انقلابی که برهم زننده ی نظم نظام سلطه در جهان شد، و شعار نه شرقی و نه غربی  محور عملکرد های این انقلاب قرار گرفت و همین امر سبب شد تا نظام سلطه برای این فرزند به ظاهر نا مشروع-انقلاب اسلامی ایران- برنامه های براندازی و انحراف را سرلوحه ی اعمال استکباریشان قرار دهند.
هرچه که این انقلاب به پیش می رفت، نظام سلطه خطرهای جدی تر ی را احساس می کرد،  به گونه ای که استکبار جهانی تمام عزم را جزمٍ براندازی و انحراف این حرکت عظیم جهانی –انقلاب اسلامی ایران-نمود.

دشمنان انقلاب اسلامی چندین و چند سال است که دیگر متوجه شده اند که نمی توانند این حرکت عظیم انقلاب اسلامی که الگوی مظلومین جهان شده است را متوقف نمایند و از این بابت تمام اقداماتی که برای توقف و ساقط کردن یک نظام لازم باشد را امتحان کرده اند، و به همین دلیل است که محور فعالیت و  عملکردهایشان را مختص به انحراف انقلاب اسلامی از مسیر اصلی خودش که همان مسیر نظام الهی است- هدایت می کنند.

اخلاق و رفتار و گفتار و  علی الخصوص بیانات گوهر بار این ابر مرد تاریخ معاصر-امام خمینی(ره)-  که سربازان ولایت از آن بعنوان خط امام یاد می کنند، تماماً برگرفته از سیره ی معصومین و اسلام عزیز است، ، نقشه ی راه گذشته و حال و آینده ی انقلاب اسلامی  بوده و هست و خواهد بود، نقشه ی راهی که در طوفان های پرتلاطم این دنیای فانی می تواند همه ی کسانی که به این مسلک روی آورند را جادوانه نماید، بی شک اگر ادامه دهنده  ی خط امام توسط رهبری حضرت آیت الله خامنه ای نبود، اینک چنین قدرت و افتخاری برای ایران اسلامی بوجود نمی آمد، فلذا با این وجود،  دشمنان بیرونی و منافقین درونی  به خوبی متوجه شده اند که باید اصول و مبانی امام که نقشه ی راه انقلاب اسلامی ست را منحرف ساخته و همان شکلی که از امام در تخیلات و در خواب های خود ساخته اند را به نمایش بگذارند تا به مقاصد نفسانی و شیطانی خود دست پیدا کنند.

واقعاً خط امام چیست که دشمنان و منافقین اینگونه به ترس و لرز افتاده اند و دست به هر اقدامی برای به انزاوا کشاندن این اصول می زنند؟ واقعاً این خط امام چیست که بعضی از حاج آقا ها زورکی خواب حضرت امام را می بیینند؟ واقعاً این خط امام چیست که هر ساله حضرت آقا در مرقد مطهر حضرت امام خمینی شاخصه های آن را بیان می کنند و اصرار بر معرفی خط امام دارند؟واقعاً این خط امام چیست که حاج آقا خاطره اصرار بر گفتن بعضی از ناگفته های خیالی  را دارد؟

واقعاً این خط امام چیست که اینقدر از آن واهمه دارند!

خدا رو شکر حضرت امام فرمود که هیچ چیز را از من قبول نکنید مگر به دست خط من آن هم با تصدیق کارشناسان و آن چیزی که از من در رسانه ی ملی پخش شده است، وگرنه خیلی ها از حضرت امام دست خط داشتند برای انجام بسیاری از اموری که خودتان بهتر می دانید.

در انتخابات ریاست جمهوری گذشته بعضی از کاندید ها مکراراً  از داشتن دست خط از امام برای انجام بسیاری از امور دم می زدند، گویا هر کس که می خواهد اعمال و رفتار خود را در کشور ما توجیح و اثبات کند از امام مایه می گذارد، جدیداً هم حتی بعضی از حاج آقا ها و برادران یقه سفید بشدت از طرح کرامت زن  که در شهرداری تهران به راه افتاده مخالفند و از حضرت امام هم خاطره تعریف می کنند که ایشان از ابتدای انقلاب اسلامی سال 1357 با تفکیک زن و مرد در دانشگاه ها و ادره جات و ... مخالف بودند، کم کم به پیش برویم احتمالاً‌حضرت امام از مذاکرات ژنو هم در تخیلات بعضی از حاج آقا ها حمایت می کنند و آن را یکی از نقاط مثبت دولت یازدهم معرفی  می کنند.

پیرامون مبانی و خط امام حضرت آقا در تاریخ 14/3/89  این گونه می فرمایند:
امام منهای خط امام، آن امامی نیست که ملت ایران به نفس او، به هدایت او جانشان را کف دست گرفتند، فرزندانشان را به کام مرگ فرستاند، از جان و مال شان دریغ نکردند و بزرگترین حرکت قرن معاصر را در این نقطه ی عالم بوجود آوردند.امام منهای خط امام، امام بی هویت است سلب هویت از امام، خدمت به امام نیست.مبانی امام مبانی روشنی بود.این مبانی- اگر کسی نخواهد مجامله کند، تعارف کند- در کلمات امام، در بیانات امام، در نامه های امام، و بخصوص در وصیت نامه امام – که کوتاه شده ی همه ی آن مواضع است-منعکس است...

بدرستی دشمنان ما هدف را شناسایی نموده و برای انحراف در آن برنامه ها می ریزند.
پس خط امام هم نیاز به تبیین و پاسداری دارد، خط امامی که امروزه هدف گلوله ی انحراف دشمنان و منافقین قرار گرفته است، خط امام مسیر راه انقلاب اسلامی است، میلمتری انحراف در این مبانی و اصول، ما را صد ها کیلومتر از اهداف انقلاب اسلامی دور می سازد.

چه زیبا نوشت شهید مهدی رجب بیگی در وصیت نامه ی خویش
"می رویم تا خط امام باقی بماند"

همین مطلب در مرجع وبلاگ نویسان گیلانی

همین مطلب در پایگاه خبری-تحلیلی پیک دانشجو

همین مطلب در پایگاه خبری-تحلیلی هشت دی نیوز 

همین مطلب در پایگاه خبری-تحلیلی روشن خبر

ابر مردی از جنس این خاک

شاید ابر مردی هم برای او کم باشد، مردی از جنس همین آب و خاک، مردی خاکی با لباس سبز شهادت، مردی که باقیمانده ی شهداست،‌ مردی که در شعار و عمل یکسان و هماهنگ عمل می کند، بهتر بگویم مردی که کمتر حرف می زند و بیشتر موقع عمل کردن به ناگفته هایش او را می بینیم، مردی که نام او فقط برای دشمنان اسلام ودشمنان ایران و ایرانی کافیست، اشتباه نگیرید او بر خلاف تبلیغات گسترده ی غرب و استکبار خشن نیست بلکه مصداق واقعی آیه ی 29 سوره ی فتح" وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ" است، او و همراهانش با یکدیگر مهربانند و با دشمنان سرسخت و خشمناک.

مردی که بصیرت را با شهادت آموخته است، سیاست مدار نیست ولی کارشناسان سیاسی و نظامی دنیا از او بعنوان یکی از قدرتمند ترین سیاست مداران منطقه و بعضاً‌جهان معرفی می کنند.
افتادگی را در او به عینه میتوان دید، برخلاف سایر مقامات ارشد سیاسی، فقط با دو همراه به این طرف و آن طرف می رود، از حسیینه ی حضرت امام تا دل بغداد و سوریه، برایش فرق نمی کند خارج از هرگونه تشریفات و رنگ و لعاب.
در زمان دفاع مقدس برای سرش جایزه گذاشته بودند، الان هم برای سرش جایزه گذاشته اند.
خنده هایش برای مومنین است برای یاوران شهدا نه دشمنان شهدا نه قاتلین مردم بی دفاع غزه...
 

در حسرت شهادت می سوزد، گویی که ماندن او در زمین یک فرصت است، انگار شهیدی در زمین زنده ی فیزیکی شده است، چه زیبا فرمود رهبر معظم انقلاب:خود شما هم که آقای سلیمانی باشید در نظر ما شهیدید...
درست است حاج قاسم سلیمانی! سردار سپاه سید خراسانی، سرداری که فقط نگاهش ترسی عظیم به تکفیری ها و سلفی ها می اندازد، سرداری که روزنامه وال استریت ژورنال طی گزارشی درباره او-حاج قاسم-اینچنین می نویسد:نافذ اطلاعاتی،استراتژیست سیاست خارجی، دیپلمات، فرمانده نیروهای رزم و برنامه‌ریز عملیات‌ها.
سلاحش برای حفظ دین است برای حفظ ناموس است او برخلاف سایر مسئولین ما خوب می داند که اگر پای دشمن به کشور باز شود چه اتفاق ها که نمی افتد، بحث ناموس یک طرف و بحث های دیگر هم یک طرف.
حاج قاسم خوب می داند که برای حفظ ناموس چها باید کرد، کمی هم رک باشیم او خیلی بهتر از مسئولین فرهنگی ما می داند و می فهمد که اگر پای تکفیری و سلفی به کشور باز شود دیگر چیزی از مادران و خواهران ما نمی ماند، ولی مثل اینکه این سلفی ها و تکفیری ها از طرق دیگر به داخل کشور نفوذ کرده اند...

گویی که حاج قاسم وظیفه اش را در قبال دین و ناموس خوب انجام داده است ولی هرچه حاج قاسم ها می سازنند دیگران به بهانه ی دموکراسی قصد پنبه کردن را دارند، انگار یک حاج قاسم هم برای داخل کشور نیاز است برای آقایان عاشق به "آ باکلاه وآ بی کلاه" (آمریکا و انگلیس) برای یغه سفید ها برای آقازاده ها که نقشه ها در سر می پرورانند.
 حاج قاسم سرداری است که خود را سرباز ولایت می داند، بدون هیچ ادعایی، سرداری که مطیع امر ولایت است، سرداری که ولایت پذیری را به زیبایی نمایش گذاشته است،سرداری که فقط اخمش صهیونیست ها را کیلومتر ها به عقب می راند، حاج قاسم سرداری است که کابوس شب های اوباما و بنیامین نتانیابو  شده است، حاج قاسم سرداری است که فقط 1+313 را می پذیرد چرا که حاجی خوب می داند برای زندگی ابدی فقط نیاز به امام است نه چند کشوری که تا خرخره در فساد های دنیوی و اخروی فرو رفته اند.

حاج قاسم حتی موقع احترام گذاشتن هم چشمش به زمین دوخته شده است چرا که به خوبی می داند که اگر در ابرها هم سیر کنی یک روزی باید به این خاک برگردی حاج قاسم به خوبی می داند که شهادت او را در ابرها نگه خواهد داشت، چ زیباست افتادگی...

ما هم برایت دعا می کنیم حاج قاسم انشاالله شهادتت بماند بعد از فتح قدس و نابودی اسرائیل.

مطالب مرتبط:

ما در مقابل تهدید، تهدید می کنیم

وزارت فرهنگ و ارشاد، اسلام را دریابید

شعار ندهید، عمل کنید

نقش آقازاده ها در انقلاب

همین مطلب در پایگاه خبری-تحلیلی پیک دانشجو

همین مطلب در شبکه ی وبلاگی صدای تو

کاسه های داغ تر از آش

تیم والیبال جمهوری اسلامی ایران چند مدتی است که در مسابقات لیگ جهانی نمایش قابل قبول و بعضاً فراتر از انتظارات را به معرض دید گذاشته است.
والیبالیست های ایران که در این چند بازی گذشته-ایتالیا و برزیل-آنچنان درخشیدند که تمام تیم های حاضر در این تورنومنت حساب ویژه ای برای تیم ایران باز کردند، و علی الخصوص بازی زیبای والیبالیست های ما در لیگ جهانی، نشاط ویژه ای را به جامعه منقل کرده است.
اما خارج از مسائل فنی مسابقات والیبال در لیگ جهانی، مسئاله ای  موجب عکس المل و اقدام رسانه های ضد انقلاب و منافقین در داخل شد که به اختصار در این یادداشت عرض خواهیم کرد.
فدراسیون والیبال ایران پیش از برگزاری مسابقات لیگ جهانی در سایت رسمی خود اعلام کرد که حضور تماشا گران زن در سالن 12 هزار نفری آزادی ممنوع می باشد، و پیشفروش های بلیت فقط مختص به آقایان است تا مشکلی پیش نیاید، اما بعد از بازی اول ایران و برزیل رسانه های ضد انقلاب خارج نشین شروع به جریان سازی نمودند و مسئالی همچون نابرابری بین زن و مرد  و تفاوت بین زن و مرد در ایران و حق زنان نادیده گرفته می شود و ... را به گونه ای در بوق و کرنا کردند تا ماموریت همیشگی شان-تضعیف نظام مقدس جمهوری اسلامی-را به نحو احسنت انجام دهند.
جالب تر از آن این که تعداد انگشت شماری از بانوان هنگام برگزاری بازی ایران-برزیل در جلوی درب ورزشگاه آزادی تجمع کرده و خواستار ورود بانوان به ورزشگاه را از مسئولین خواستار شدند که این عمل هم موجب سوء استفاده ی شبکه های ضد انقلاب شد.
تصویر سایت BBC از تجمع
 

تکلیف رسانه های ضدانقلاب مشخص است و معلوم است که وظیفه شان در قبال جمهوری اسلامی چیست ولی از جالب تر  آنکه بانوانی که در این تجمع حضور داشتند به گونه ای از  مسئله داران هستند که هرچقدر گشتیم نتوانستیم نامی در شان این بزرگواران انتخاب کنیم، هم اکنون به معرفی این عزیزان به ظاهر معترض که مدتی پیش هم در جشن پیروزی تیم ملی فوتبال ایران و راهیابی این تیم به جام جهانی نیز مقابل درب ورزشگاه آزادی تجمع کرده بودند-می پردازیم.

"جالب است حتماً دقت کنید"

"  ژیلا بنی‌یعقوب از فعالان فتنه 88 است که خرداد 89 در جریان اغتشاشات پس از انتخابات به یک سال حبس و 30 سال محرومیت از شغل روزنامه نگاری محکوم شد . وی پس از گذراندن دوران محکومیتش از زندان آزاد شد.

"مریم قربانی‌فر (میرا) یکی از اعضای جبهه منحله مشارکت است که پس از فتنه سال 88 به جرم اقدام علیه امنیت ملی و تبانی علیه نظام جمهوری اسلامی محکوم شد.وی نیز با پشت سر گذاشتن دوران محکومیتش آزاد شد.

 "عاطفه نبوی از فعالان فتنه 1388 است که در سال 88 با یک تیم 7 نفره دیگر در  تهران دستگیر شدند ‏و پس از چندی به اتهام «اخلال در نظم عمومی» و «تبانی و اجتماع به قصد برهم زدن امنیت کشور» ‏محاکمه شد.

 سولماز ایگدر در سال 1387 به دلیل اقدام علیه امنیت ملی به شش ماه ‏حبس محکوم شد.‏"
وی در یادداشتی که در اختیار رسانه‌های ضدانقلاب قرار گرفت در مورد تجمع نوشت: امروز ما ‏هم زن بودیم و هم ایرانی و این برای جلوگیری از ورودمان به ورزشگاه کافی بود. حتی اگر فدراسیون ‏والیبال به دلیل ممانعت از ورود زنان زیر فشار از دست دادن میزبانی یا حتی حذف تیم ملی باشد. امروز ‏هم سهم زنان از تیم ملی، درهای بسته بود و «زن» بودن.‎

"صبا شعر دوست، یکی از حامیان جریان اغتشاش طلب فتنه و همسر میلاد فدایی است که در سال 88 به دلیل همکاری با جریان‌های فمنیستی موسوم به جنبش زنان، ایجاد اختلاف میان اقوام ایرانی، سیاه نمایی، یاس آفرینی، القای بی‌اعتمادی، حمایت از بازداشتی‌های جریان فتنه و همکاری با رسانه‌های خارجی ضدانقلاب چون بی بی سی  و رادیو زمانه دستگیر شده بود.
شعر دوست خبرنگار پارلمانی خبرگزاری ایلنا بود که به دلیل تحرکاتش علیه کشور، از ورود وی به مجلس ممانعت به عمل آمد.

 "شیوا نظر آهاری هم یکی از تجمع کنندگان مقابل ورزشگاه آزادی بود که چندسال تحت عنوان فعال حوزه حقوق بشر و کودکان کار فعالیت می کرد، در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 طی دومرحله 24 خرداد و 29 آذر 88 بازداشت شد.
نظرآهاری به اتهام محاربه و تبلیغ علیه نظام و تجمع غیرقانونی به قصد برهم زدن امنیت ملی محکوم شده بود و پس از چندی با قرار وثیقه آزاد شد.

شایان الذکر است که پیرامون این مسائل،  بازیگران مطرح تیم ملی ایتالیا از جمله زایت سیف، تراویکا پاسور ایتالیا، پیانو، روسینی لیبرو و کادر فنی...برای بانوان ایرانی آرزوی موفقیت کرده اند و صراحتاً از بانوان ایرانی می خواهند که مقابل این شرایط مقاومت کنند! حتی برخی از بازیکنان والیبال ایتالیا از بانوان می خواهند که شرایط را تغییر بدهند زیرا ورزش متعلق به همه است و نباید بین زنان و مردان تبعیض قائل شد.
ظاهراً بازیکنان تیم ملی ایتالیا نمی دانند که نباید در مسائل داخلی دیگر کشور ها دخالت کنند، چرا که هر کشوری قوانین خاص خوش را دارد، و پسندیده هم نیست که ورزشکاران یک تیم اروپایی بخواهند برای مسائل داخلی کشور ما اظهار نظر کنند.

و در آخر هم مثل اینکه این کاسه های داغ تر از آش بدجوری در حال سوختن هستند.

آزادی های یواشکی-شلوغکی "در آخر" هم...!

وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِیلًا/اسراء-32

درباره«آزادی های یواشکی»آن قدر در هفته های پیشین در رسانه های داخلی و خارجی حاشیه و بحث و جدل راه افتاد که فکر کنیم دیگر نیازی به معرفی ندارد.
این حرکت به ظاهر خود جوش با عنوان"آزادی" که مخاطبانش را در عمل دعوت به ترویج فاحشه گی می کنند، توسط مسیح علی نژاد خبرنگار به اصطلاح مستقل ام آی سیکس و سیا و همکار پیشین روزنامه های زنجیره ای راه اندازی گردیده، و در حال ادامه دادن است.

 مسیح علی نژاد که از خبرنگاران اخراجی مجلس هفتم بود هم اکنون از ضد انقلاب-ان لندن نشین است که با ایجاد کمپینی با نام آزادی های یواشکی، نه تنها حیا و ایمان و عفت زنان و دختران ایرانی را هدف قرار گرفته، بلکه اهداف بسیار شوم و پلیدی را نیز در حال شکل دادن هستند.
 
یکی از مهم ترین اقدامات شبکه های ماهواره ای که بصورت کاملاً هم صدا در حال به وقوع پیوستن است، قبح زدایی از بی حجابی و بی عفتی، و تبلیغ بی بند و باری برای دختران و پسران جوان است؛ کمپین آزادی های یواشکی که نبستاً نیمی از تصاویر و فیلم های منتشر شده ی آن در خارج از کشور با ترفندهای زیرکانه گرفته شده و نیمی دیگر از عکس های هم وطنان ما نیز بدون اطلاع آنان در این کمپین برای عموم انتشار پیدا کرده است.
همزمان با رخ دادن این اتفاق-ایجاد کمپین آزادی های یواشکی-بعضی از جوانان مومن و ولایی این مرزو بوم عکس العمل های انقلابی از خود نشان دادند که این اتفاق، زیاد با مزاج برخی از روزنامه ها و سایت های وابسته به فتنه چه درداخل و خارج کشور و چه در داخل استان ما-گیلان- خوش نیامد، یکی از این شخصیت های انقلابی و ولایی دکتر وحید یامین پور-مجری اسبق تلوزیون-بود که نسبت به این عمل زشت و ضد اخلاقی بر خلاف سایر مسئولین دولتی عکس العمل نشان داد، یامین پور که چند روز قبل در صفحه شخصی خود در گوگل‌پلاس مطلبی را منتشر کرد و مسیح علی نژاد را حقیرتر از یک مرتد دانست و نوشت: «مطالبی دیدم مبنی بر اینکه عده ای به دنبال گرفتن حکم ارتداد برای مسیح علی نژاد هستند، با این کار مخالفم. مسیح علی نژاد حداکثر یک فاحشه است نه یک مرتد. ارتداد ناشی از فعل و انفعالی معرفتی و نظری است. یعنی ارتداد، انحرافی در قلمرو عقیده و نظر است و از مغز نشأت میگیرد؛ ولی فاحشگی انحرافی در قلمرو ارضای نیازهای جنسی است. بنابراین نباید سطح یک فاحشه را به اندازه ی یک منحرف فکری بالا آورد. می دانید که حتی حکم فقه هم در مورد فاحشه‌ها حکمی تحقیرآمیز است.(مثلاً فاحشه ها برخلاف زنان محترمه، عدّه ندارند) قبل از انقلاب در شهرنو فاحشه‌هایی که سنین جوانی را سپری می‌کردند و دیگر جذابیت جنسی نداشتند به فریب دادن جوانترها و قوادی رومی آوردند. این کار شاید تامین نیازهای روانی(و البته مالی) آنها بحساب بیاید. ظاهرا علی‌نژاد هم در مرز میانسالی با راه انداختن کمپین بی‌حجابی بدنبال به اشتراک گذاشتن بدنامی‌ها و ناکامی‌های خود و به میدان آوردن جوانترهایی ست که هنوز فاحشه نیستند»

 این اقدام دکتر وحید یامین پور باعث جبهه گیری و موضع گیری های تند علیه او در روزنامه های زنجیره ای داخل کشور و سایت های وابسته ی فکری و مالی به جریان فتنه و ضدانقلاب شد، شبکه ها و سایت های معاند با انقلاب اسلامی که دیگر پا را فراتر گذاشته و شروع به توهیین و جسارت و اقدامات زشت دیگر علیه این شخصیت انقلابی نمودند، این نکه هم حائز اهمیت است که مسیح علی نژاد از این عمل وحید یامین پور عصبانی شده و اقدام به پاسخ دادن- نموده که در بعضی از سایتها منتشر گردیده است.
 در حقیقت این مردم ایران نیستند که به دنبال آزادی یواشکی هستند؛ بلکه عده ای خارج نشین معاند با جمهوری اسلامی هستند که می کوشند از طریق تحریک بخشی از مردم، هرچند بسیار ناچیز، برای خود زمینه تحرکی فراهم نمایند و از این طریق راهی برای بقا و امرار معاش خود پیدا کنند، هرچند متاسفانه برخی از جاهلان در این دام های شیطان می افتند و با خود نمایی و هرزگی تلاش برای دیده شدن می نمایند، افسوس که نمی دانند بازیگر دشمنان قسم خورده ی ما شده اند، هرچند تعدادی هم هستند که از روی عمد در زمین دشمن بازی می کنند، و دم شان را طرف آن ها تکان می دهند.

بر چهره ی او ریخته موهای بولوند
 بر روی لبش کشیده یک قرمز تند
ترکیب عجیبیست در این نقاشی
دندان دراکولا و لبخند ژکوند!

همین مطلب در پایگاه خبری-تحلیلی حزب الله پرس
همین مطلب در پایگاه خبری-تحلیلی هشت دی نیوز
همین مطلب در پایگاه خبری-تحلیلی گیلان خبر
همین مطلب در پایگاه خبری-تحلیلی تاثیر
همین مطلب در پایگاه خبری-تحلیلی باصر
همین مطلب در پایگاه خبری-تحلیلی لنگر نیوز
 همین مطلب در پایگاه خبری-تحلیلی رصد رودسر
همین مطلب در پایگاه خبری-تحلیلی زیتون خبر

رونمایی از یک هنرمند ارزشی دیگر

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام ویژه و مخصوص خدمت وزیر محترم و ارزشی، آقای جنتی

لطفاً در ابتدا از حضرت عالی خواستاریم که اخمهایتان را باز کنید، چرا که دنیا چیزی جز بازی و سرگرمی نیست، هرچند خودتان که استادید(آقای جنتی همان طور که استحضار دارید در حوزه ی علمیه نیز درس می خواندند)

عزیزان احتمالاً به خاطر دارید که چند مدت پیش بود که رئیس محترم جمهور طی نشستی با هنرمندان عزیز و گرامی و منورالفکر، مطالبی را از دهان مبارک شان خارج نمودند:هر هنرمندی می‌خواهد به معنای جهان و عمق جهان برسد، اگر بگوییم هنر مرده را زنده می‌کند سخن به گزاف نگفته‌ایم. پس تقسیم هنرمندان به هنرمندان ارزشی و غیر ارزشی بی‌معناست."

نظریه آقای دکتر روحانی بعنوان رئیس محترم جمهور به گونه ای با بیانات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران متفاوت بود، خودتان قضاوت کنید.

 امام خمینی (ره) در پیام معروف خود به هنرمندان در شهریور 1367 به تفاوت های دو مدل هنر اشاره کرده و می نویسند:

 

«تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدی - صلی الله علیه و آله و سلم - اسلام ائمه هدی - علیهم السلام- اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگان تاریخ تلخ و شرم آور محرومیت‌ها باشد. هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه‌داری مدرن و کمونیسم خون‌آشام و نابود کننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی‌درد، و در یک کلمه " اسلام آمریکایی" باشد.»

 

ایشان در بخش دیگری از این پیام می فرمایند: «هنرمندان ما تنها زمانی می‌توانند بی‌دغدغه کوله بار مسوولیت و امانتشان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردمشان بدون اتکا به غیر، تنها و تنها در چهارچوب مکتبشان، به حیات جاویدان رسیده‌اند. و هنرمندان ما در جبهه‌های دفاع مقدسمان این گونه بودند، تا به ملا اعلا شتافتند. و برای خدا و عزت و سعادت مردمشان جنگیدند؛ و در راه پیروزی اسلام عزیز تمام مدعیان هنر بی‌درد را رسوا نمودند. خدایشان در جوار رحمت خویش محشورشان گرداند.» (جلد 21، صص 145)

بگذریم...

چند روز پیش بود که  لیلا حاتمی بعنوان یکی از داوران جشنواره"کن" در کنار 8 داور دیگر حضور فعال داشت، خواهر حاتمی که هر از چند گاهی حاشیه ساز فستیوال های خارجی می شود، واقداماتی را بر خلاف منافع ملی ایران اسلامی صورت می دهد، در جشنواره فیلم کن هم حاشیه ساز شد.

 

در روز یکشنبه  هنگام دیدار داوران این جشنواره علی الخصوص لیلا حاتمی با ژیل ژاکوب رئیس جشنواره ی سینمایی "کن"  در اقدام عجیبی و با ظاهر بسیار نا متعارفی شروع به دست دادن و از آن بدتر اقدام به عمل ضد اخلاقی و ضد ارزشی روبوسی کردن پرداخت.

درست است، تقسیم هنرمندان به ارزشی و غیر ارزشی کاملاً بی معناست چرا که تمام هنرمندان ما ارزشی هستند، فقط عده ای غیر ارزشی در این دنیای سینما و هنر وجود دارد، مثل حاتمی کیاها، ده نمکی ها، پرویز پرستویی ها، حامد زمانی ها و چند تن دیگر، به جز اینها اکثریت ارزشی هستند و در خدمت انقلاب توپ می زنند،خداوند خیرشان دهد.

نمی دانیم که واقعاً "به کجا داریم می ریم؟!"این تذهبون؟!"?!where are we going "هاراگدیریخ؟!کویه شوندریم؟!

واقعاً جای تقدیر و تشکر دارد که معاون وزیر محترم ارشاد با محکوم کردن این عمل، حاتمی را نماینده زن ایرانی در این جشنواره خواند که باید شان ایران را حفظ کند، نمی دانم از این عمل انقلابی و تاثیرگذار معاون وزیر چگونه تشکر و قدردانی را به جا بیاوریم، زبان ما بی سواتان که قاصر است...

شایان الذکر است که، این گونه سفرهای لیلا حاتمی اولی نبوده و آن طور که پیداست آخری هم نخواهد بود، برای شرکت در جشنواره ی اسکار هم که احتمالاً یادتان هست، صرفاً جهت یادآوری...

باز ما الفاظ افراطی و بی سواد بودن و بدون شناسنامه را به خودمان دادیم، دیگر نیازی نیست عزیزانی که پیام 24 خرداد را دریافت کرده اند، اینگونه الفاظ را به ما اختصاص دهند.

ما که نمی گوییم این گونه سفرها و فستیوال ها  را بازیگران ما نروند، ولی اگر می روندبه گونه ای مروج فرهنگ اسلامی-ایرانی ما باشند نه اینکه خودشان هم همرنگ جماعت شوند، هم اکنون ترویج فرهنگ خودمان هم پیش کش، کار غلطی از شما سر نزند!!! از همین حرکت لیلا حاتمی بازیگر سینمای ایران، رسانه های ضد انقلاب و معاند با فرهنگ ایرانی اسلامی  سوء استفاده کرده و به سرعت پوشش خبری دادند و با خوشحالی فراوان از این اقدام لیلا حاتمی حمایت و پشتیبانی کردند.

دوباره تکرار می کنیم، ما نمی گوییم نروید، ولی اگر خدا وکیلی می روید

این گونه نروید...

غرورم را شکستم؛ ارزشش را داشت دیگر؟ نه؟
به ماندن یا که از رفتن، تو را واداشت دیگر؟ نه؟

نمی‌گویم نرو! باشد برو! تقدیر ما این است
ولی این‌گونه رفتن‌هایت "امّا" داشت دیگر؟ نه؟

اگر راهی به جز رفتن نداری، پس برو دیگر!
نمی‌دانم که اشکم هم تماشا داشت دیگر؟ نه!

مسافر، راه می‌بیند، دلش را زود می‌بازد
یکی از راه‌ها راهی به اینجا داشت دیگر؟ نه؟

گواهی می‌دهد قلبم که روزی بازمی‌گردی
نمی‌پرسم که این امروز، فردا داشت دیگر؟ نه!

همین مطلب در پایگاه خبری - تحلیلی پیک دانشجو

همین مطلب درپایگاه خبری - تحلیلی حزب الله پرس

همین مطلب در  پایگاه خبری - تحلیلی گیلان خبر

همین مطلب در پایگاه خبری - تحلیلی تاثیر

همین مطلب در پایگاه خبری-تحلیلی باصر

همین مطلب در وبلاگستان هشت دی

باز هم ده نمکی ها!

انگار سینمای ایران بدجوری می خواهد به افراد به ظاهر روشن فکرش گوشمالی دهد، مثل اینکه سینمای ایران، امسال هم تمام معادلات افراد به ظاهر هنرمند را بهم ریخته است، چه می کنند این ده نمکی ها...

با فیلم هایی همچون"طبقه ی حساس" به کارگردانی کمال تبریزی-کارگردان با سابقه ی سینمای ایران-و همچنین "خط ویژه" که سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه مردمی را از سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر دریافت کرده بود

ولی باز هم فیلم مسعود ده نمکی بود که بیش از پنج ملیارد فروش کرد، و باز هم باید منتظر تهمت ها و سیر عظیم جو سازی ها و شایعه پراکنی ها چه از داخل و چه از طریق رسانه های بیگانه باشیم، باز هم باید منتظر ساختن مستند هایی همچون "ده نمکی ها"توسط عناصر وابسته به ضد انقلاب  باشیم.

شاید به گونه ای معراجی های مسعود ده نمکی در ابتدای راه است چرا که قرار است به صورت سلسله مجموعه به نمایش در آید، ولی باز هم مورد توجه عموم مردم در سرار کشور قرار گرفت، مثل فیلم اخیرش ـاخراجی هاـکه با وجود بودن فیلم هایی همچون جدایی نادر از سیمین-برنده جایزه اسکار-باز پرفروشترین فیلم سینمای ایران شد.

شاید جا داشته باشد از فیلم هایی همچون "چ"و "شیار 143"که مورد تحسین بسیاری از مردم فهمیم  ما قرار گرفت هم تجلیلی کنیم، چرا که همچنان این دو فیلم در بسیاری از دانشگاه های کشور برای اکران با استقبال زیادی همراه شده است.

پس نشان داده اند انقلابیون و حزب اللهی ها، که هرجا پا به عرصه ی خدمت و فعالیت می گذارند، موفق و پیروزند، چرا که نیت شان قربة الی الله است.

رسانه و انقلاب اسلامی!

امروزه رسانه بعنوان تاثیر گذارترین ابزار مهم در پیشبرد اهداف جوامع بین المللی به شمار می رود، جامعه ی امروز بدون رسانه غیر قابل تصور است، وسایل ارتباط جمعی برای جوامع مهم بوده و سیاست گذاری های آن بسته به نوع نظامی که رسانه تابع آن است را دارد.
رسانه های جمعی رسانه هایی هستند که در زمان واحد، پیام های یکسان را برای تعداد زیادی از افراد ارسال می کنند.
در جوامع غربی رسانه های جمعی و علی الخصوص رسانه های تصویری تنها برای پوشش خبر و اطلاع رسانی نیستند بلکه نقش بسیار مهمی در تحقق اهداف استعماری کشورهای خود را ایفا می کنند.
امروزه دیگر کشورهای سلطه گر جهت تصرف منطقه یا کشوری به منظور تامین مقاصد استعماری خود از لشکرکشی هایی که با هزینه های کلان و سنگینی روبرو باشد به شدت خودداری می کنند، چرا که با هدف گذاری دقیق  و برنامه ریزی، و با هزینه ای نسبتاً کم تر با ابزار رسانه تمام ارزش های آن منطقه مورد نظر را بی ارزش و تمام بی ارزشی ها را ارزش جلوه می دهند و اهداف خود را آرام آرام پیاده سازی می کنند و به صورت کاملاً نرم به مقاصد مورد نظر دست پیدا می کنند.
امروزه غول رسانه ای جهان در خدمت غرب و صهیونیسم است و همواره تمام اهداف و برنامه های سلطه گرانه ی خود را به شیوه ایی کاملاً زیرکانه و دقیق در حال پیاده کردن می باشند.
انقلاب اسلامی ایران نیز همواره مورد حملات سنگین و بی پایان رسانه های بیگانه و معاند قرار دارد و همواره در این عرصه شکست های بسیار عظیمی را نیز متحمل شده است.

شبکه های رسانه ای  که غرب و صهیونیسم به صورت گسترده علیه انقلاب اسلامی ایران سازماندهی می کنند از شمارش خارج است و به صورت کاملاً دقیق از اعتقادات تا مسائل سیاسی-اقتصادی-اجتماعی و علی الخصوص فرهنگی مردم ایران اسلامی را مورد تاثیر خود قرار می دهند، و اهداف استعماریشان کم و بیش در حال پیاده شدن بر افکار و کردار مردم است.
این رسانه ها نه تنها علیه ما در داخل ایران برنامه ریزی شده اند بلکه در کل دنیا نیز این گونه رسانه ها را تقویت و ترویج کرده اند به گونه ای که موج عظیمی از ایرانی هراسی با محوریت شیعه هراسی را در کل دنیا مدیریت می کنند، که متاسفانه بعضاً در برخی مسائل در سطح بین الملل بر کشور ما تاثیرات منفی بر جای می گذارد.
رسانه ها امروزه در سطح بین الملل در تاثیر گذاری و جریان سازی مسائل مهم و جلوه دادن و بزرگ نمایی مسائل کم ارزش از اهمیت والایی برخوردارند.
رسانه های تصویری وابسته به استکبار جهانی، امروزه به صورت کاملاً ‌یک صدا و هماهنگ برنامه های عظیمی را در انحراف انقلاب اسلامی ایران مدیریت می کنند.
آن گونه که آن ها-رسانه های دشمن-علیه فرهنگ ما هزینه می کنند و برایش برنامه ریزی دارند، ما و رسانه ی ایران اسلامی برای تقویت فرهنگ اسلامی-ایرانی مان هزینه نمی کنیم و اهداف رسانه های جمعی ما هم عمدتاً کوتاه مدت است.
با این اوضاع که دشمن از چنین ابزاری این گونه استفاده می کند، ما نیز باید از این وسیله ی مهم نیز کمال استفاده و بهره  را ببریم به گونه ای که انقلاب اسلامی ایران را در تمام عرصه های بین الملل تبلیغ کنیم.
باید امروزه سبک زندگی اسلامی –ایرانی را به وسیله ی رسانه اعم از مکتوب و تصویری  و فیلم و سریال و ... را در کره ی خاکی ترویج دهیم، چرا که غرب و صهیونیسم به شدت و با توان بالا در حال تبلیغ  life styl مورد نظرشان که همان اهداف دنیا گرایانه خودشان هست را مد نظر قرار دارند، البته در درجه ی اول برای رویایی با غول رسانه ای جهان-غرب- نیاز به امکانات سخت افزاری و نرم افزاری بسیار وسیعی دارد، که آن را هم جوان انقلابی ایرانی ثابت کرده است که اگر به او اطمینان شود، خوب می تواند پاسخ  دهد.
به امید ظهور  منجی بشریت-آقا امام زمان (عج)-

همین مطلب در پایگاه تحلیلی باصر

همین مطلب در پایگاه تحلیلی تاثیر

همین مطلب در پایگاه خبری تحلیلی 8 دی نیوز

همین مطلب در پایگاه خبری تحلیی پیک دانشجو

همین مطلب در حزب الله پرس

همین مطلب در عمارنامه

همین مطلب در شبکه وبلاگی صدا تو

همین مطلب در حرف تو

همین مطلب در پورتال تخصصی مناظره و گفتگو در کشور