اشعری ها در لباس مالک اشترها

با اندکی تفحص در احوالات بزرگان اسلام در صدر اسلام، نکۀ ها روشن می شود برای امروز . امروزی که حتی تعدادی ، شدید تر از خوارج پیشانی شان پینه ها بسته و جز «لا حکم الا الله» ذکر دیگری را زمزمه نمی کنند و افرادی همچون طلحه که از نخستین اصحاب پیامبر اکرم و اولین بیعت کنندگان بعد از قتل عثمان با حضرت علی بودند ، خود را میراث خوار دین پیامبر می دانند و خود را  شایسته ترین افراد برای خلافت ، و به ناچار با علی دست بیعت دادند و همچون ابی وقاص ها منافق گونه با علی رفتار می کردند .

خوشه های پربار را می چینند با علف های هرز کاری ندارند

بهار 94 رنگ سبزین خود را به گونه ای در تاریخ ثبت نمود که سرخی قلمش در دفتر تاریخ ماندگار ماند. بهاری که سالهاست از مکیدن خون سروقامتان این مرز و بوم سبز می شود و جوانه می زند.

در این روزها بازار تمسخر هم داغ بود و طعنه و کنایه ها از زمین و آسمان به سیاه پوشان فاطمی می بارید، هرچند طبیعت دنیا بر این است و  قرآن هم چه زیبا بدان اشاره کرده است: شما مومنان را به باد مسخره گرفتید تا شما را از یاد من غافل کردند و شما به آنان مى‏خندیدید! (110آیه سوره مومنون) 

دانشگاه ما هیئت است

کلاس درس مان کمی متفاوت تر است، روی صندلی دیگر نمی نشینیم، نشستن روی زمین را ترجیح می دهیم، آن هم به دلیل حضور زیاد دانشجوی دانشگاه ما-هیئت- نشستن هم کمی سخت و دشوار است، لباس های فرم مان همگی مشکی است شاید یک نقطه ی مشترک با تمام دانشگاه های دنیا همین امر-لباس فرم-باشد.

ابر مردی از جنس این خاک

شاید ابر مردی هم برای او کم باشد، مردی از جنس همین آب و خاک، مردی خاکی با لباس سبز شهادت، مردی که باقیمانده ی شهداست،‌ مردی که در شعار و عمل یکسان و هماهنگ عمل می کند، بهتر بگویم مردی که کمتر حرف می زند و بیشتر موقع عمل کردن به ناگفته هایش او را می بینیم، مردی که نام او فقط برای دشمنان اسلام ودشمنان ایران و ایرانی کافیست، اشتباه نگیرید او بر خلاف تبلیغات گسترده ی غرب و استکبار خشن نیست بلکه مصداق واقعی آیه ی 29 سوره ی فتح" وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ" است، او و همراهانش با یکدیگر مهربانند و با دشمنان سرسخت و خشمناک.

مردی که بصیرت را با شهادت آموخته است، سیاست مدار نیست ولی کارشناسان سیاسی و نظامی دنیا از او بعنوان یکی از قدرتمند ترین سیاست مداران منطقه و بعضاً‌جهان معرفی می کنند.
افتادگی را در او به عینه میتوان دید، برخلاف سایر مقامات ارشد سیاسی، فقط با دو همراه به این طرف و آن طرف می رود، از حسیینه ی حضرت امام تا دل بغداد و سوریه، برایش فرق نمی کند خارج از هرگونه تشریفات و رنگ و لعاب.
در زمان دفاع مقدس برای سرش جایزه گذاشته بودند، الان هم برای سرش جایزه گذاشته اند.
خنده هایش برای مومنین است برای یاوران شهدا نه دشمنان شهدا نه قاتلین مردم بی دفاع غزه...
 

در حسرت شهادت می سوزد، گویی که ماندن او در زمین یک فرصت است، انگار شهیدی در زمین زنده ی فیزیکی شده است، چه زیبا فرمود رهبر معظم انقلاب:خود شما هم که آقای سلیمانی باشید در نظر ما شهیدید...
درست است حاج قاسم سلیمانی! سردار سپاه سید خراسانی، سرداری که فقط نگاهش ترسی عظیم به تکفیری ها و سلفی ها می اندازد، سرداری که روزنامه وال استریت ژورنال طی گزارشی درباره او-حاج قاسم-اینچنین می نویسد:نافذ اطلاعاتی،استراتژیست سیاست خارجی، دیپلمات، فرمانده نیروهای رزم و برنامه‌ریز عملیات‌ها.
سلاحش برای حفظ دین است برای حفظ ناموس است او برخلاف سایر مسئولین ما خوب می داند که اگر پای دشمن به کشور باز شود چه اتفاق ها که نمی افتد، بحث ناموس یک طرف و بحث های دیگر هم یک طرف.
حاج قاسم خوب می داند که برای حفظ ناموس چها باید کرد، کمی هم رک باشیم او خیلی بهتر از مسئولین فرهنگی ما می داند و می فهمد که اگر پای تکفیری و سلفی به کشور باز شود دیگر چیزی از مادران و خواهران ما نمی ماند، ولی مثل اینکه این سلفی ها و تکفیری ها از طرق دیگر به داخل کشور نفوذ کرده اند...

گویی که حاج قاسم وظیفه اش را در قبال دین و ناموس خوب انجام داده است ولی هرچه حاج قاسم ها می سازنند دیگران به بهانه ی دموکراسی قصد پنبه کردن را دارند، انگار یک حاج قاسم هم برای داخل کشور نیاز است برای آقایان عاشق به "آ باکلاه وآ بی کلاه" (آمریکا و انگلیس) برای یغه سفید ها برای آقازاده ها که نقشه ها در سر می پرورانند.
 حاج قاسم سرداری است که خود را سرباز ولایت می داند، بدون هیچ ادعایی، سرداری که مطیع امر ولایت است، سرداری که ولایت پذیری را به زیبایی نمایش گذاشته است،سرداری که فقط اخمش صهیونیست ها را کیلومتر ها به عقب می راند، حاج قاسم سرداری است که کابوس شب های اوباما و بنیامین نتانیابو  شده است، حاج قاسم سرداری است که فقط 1+313 را می پذیرد چرا که حاجی خوب می داند برای زندگی ابدی فقط نیاز به امام است نه چند کشوری که تا خرخره در فساد های دنیوی و اخروی فرو رفته اند.

حاج قاسم حتی موقع احترام گذاشتن هم چشمش به زمین دوخته شده است چرا که به خوبی می داند که اگر در ابرها هم سیر کنی یک روزی باید به این خاک برگردی حاج قاسم به خوبی می داند که شهادت او را در ابرها نگه خواهد داشت، چ زیباست افتادگی...

ما هم برایت دعا می کنیم حاج قاسم انشاالله شهادتت بماند بعد از فتح قدس و نابودی اسرائیل.

مطالب مرتبط:

ما در مقابل تهدید، تهدید می کنیم

وزارت فرهنگ و ارشاد، اسلام را دریابید

شعار ندهید، عمل کنید

نقش آقازاده ها در انقلاب

همین مطلب در پایگاه خبری-تحلیلی پیک دانشجو

همین مطلب در شبکه ی وبلاگی صدای تو

سگ های زرد (1)

ماهواره یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین وسیله برای پیاده شدن اهداف کشورهای سلطه گر است، کمتر کسی را می توان در جمهوری اسلامی ایران پیدا کرد که ماهواره را نشناسد، منظور مان از ماهواره همان دستگاهی است که به وسیله ی آن شبکه های جهانی علی الخصوص شبکه های غربی را دریافت می کنند، ان شاالله سعی مان بر این است در سلسله یادداشت های" سگ های زرد" تعدادی از این شبکه های فارسی زبان را نسبتاً معرفی کنیم.
تعداد شبکه های فارسی زبان که برای هموطنان ما بصورت 24 ساعته پخش می شوند، حدوداً نزدیک به 95 شبکه است که به صورت کاملاً تخصصی و تفکیکی در حوزه ی فعالیت شان عمل می کنند.
نگاهی گذرا به تقسیم بندی شبکه های فارسی زبان
شبکه های که برای تغییر سبک زندگی(فیلم-سریال و ...) مردم ما در حال فعالیت هستند حدوداً 48 شبکه، شبکه های که به ظاهر برای تقویت اعتقادات دینی مردم ما-ایران-فعالیت می کنند حدوداً 24 شبکه،  شبکه های سیاسی(مخالف با نظام جمهوری اسلامی) تقریباً 8 شبکه، شبکه های تجزیه طلب و طرفدار قومیت ها حدوداً 8 شبکه، شبکه های که برای کوکان با اهداف زیرکانه تعبیه شده است، 4 شبکه و همچنین شبکه های عقیدتی-سیاسی خارجی مانند BBC و VOA و euronews  در حال فعالیت هستند.
در یادداشت اول تلاش-مان- بر این است که بعضی از شبکه ها اعتقادی را تا حدودی معرفی کنیم:
شبکه های اعتقادی خود به سه قسم تقسیم می شوند
اول-مسیحیت تبشیری
دوم-وهابیت-تکفیری ها
سوم-شیعه های تند رو
 شبکه ی "اهل بیت"(شیعه افراطی)، با سخنرانی حدوداً 4 ساعته در روز توسط طلبه ی افغانی شیخ حسن الله یاری فعالیت می کند.

موضوع اصلی وی-الله یاری- در سخنرانیانش بحث اثبات ولایت امیرالمومنین(ع) و غصب خلافت توسط خلفای راشدین است! الله یاری بر کتب اهل سنت بسیار تسلط  دارد و از منابع اهل تسنن ولایت امام علی (ع) را اثبات می کند، خب تا اینجا بسیار عالیست ولی متاسفانه این طلبه ی افغانی در بینش سیاسی بسیار منحرف است که البته از جای دیگر تغذیه می شود-انگلیس-آمریکاـ

بطور خلاصه اقدامات این طلبه ی افغانی را در شبکه ی جهانی اهل بیت بیان می کنیم:

- ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی با توهین و فحاشی بسیار به اهل تسنن و خلفای راشدین.

- تایید شعار نه غزه نه لینان با این بهانه که اول بقیع را آزاد کنیم غزه بماند برای بعد.

- ایجاد فاصله بین شیعیان و مرجعیت معظم شیعه(الله یاری اساساً مراجع را عادل نمی داند و به کرات به حضرت امام خمینی(ره) ،حضرت آقا (حفظه الله) ، آیت الله مکارم شیرازی و همچنین آیت الله بهجت توهین و جسارت هایی می کند که قلمم از نگاشتن آنها شرم دارد.

- چند مدت پیش هم که طی اظهار نظری عجیب مراجع قم را به دنبال ریاست و قدرت دانست و افزود هوای نفس آنها را فراگرفته و امام زمان عده ی زیادی از آنها-مراجع ایران- را نعوذ بالله میکشد.

- مقایسه ی حکومت امام خمینی(ره) کبیر با حکومت عباسیان.

- دفاع از آمریکا به بهانه ی آزادی بیان در آن کشور(لازم به ذکر است آقای الله یاری ساکن آمریکاست. جالب است بدانید در آمریکا قانونی برای شبکه های ماهواره ای وجود دارد با این مضمون که اگر شبکه ای کوچکترین توهینی به مقدسات یک فرقه ی مذهبی یا فکری یا اجتماعی بکند آن شبکه تعطیل میشود و مجوز روی آنتن رفتنش باطل. حال این سوال به وجود می آید که چرا شبکه ی موسوم به اهل بیت که تماماً توهین است بسته نمیشود؟ آیا جز مخالفت این شبکه با دولت جمهوری اسلامی و ایجاد اختلاف بین فرق اسلامی علتی دیگری دارد؟).

- اعتقاد بر عدم ایجاد شرایط ظهور!!! (الله یاری معتقد است باید بنشینی و سکوت کنی تا امام زمان خودش بیاید).

دومین شبکه ای که با برند شیعه در حال فعالیت می باشد شبکه ی "فدک" است که با مدیریت روحانی شیعه اهل کویت یاسر یحیی عبدالله حبیب سلام الحبیب فعالیت می کند.
 

یاسر الحبیب در پی انتشار سخنانی بر ضد عایشه، همسر پیامبر(ص) در سال 2004-2003 توسط دولت کویت بازدداشت شدو سپس بعد از سه ماه آزادگردید و بعد با دریافت پناهندگی به انگلیس فرارکرد با ورود به انگلیس، وی اقدام به راه اندازی روزنامه ShiaNewspaper، حوزه امامین عسکرین، هیئت خدام المهدی، شبکه ماهواره ای فدک و شبکه ماهواره ای صوت العترة نمود و اخیراً نیز پروژه بزرگ ساخت مسجد محسن شهید را در دست انجام دارد، یاسرالحبیب داماد سید مجتبی شیرازی(سید مجتبی در نجف، مشهد، قم تحصیل می نمود، پس از انقلاب 1357به انگلستان مهاجرت نمود و پناهندگی آن کشور را گرفت) برادر کوچکتر سید صادق شیرازی(حدوداً 14 شبکه ی ماهواره ای را کمک مالی می کند).
از اقدامات وی-یاسرالحبیب- در سال 2010 مطابق با رمضان 1431 برای نخستین بار اقدام به برگزاری علنی مراسم جشنی بمناسبت سالروز وفات عایشه، همسر پیامبر(ص) نمود که انتشار خبر آن در شبکه ی جهانی فدک، منجر به برانگیخته شدن خشم اهل تسنن در دنیا شد. وی نه تنها دست از این اقدامات بر نداشته، بلکه مواضع خویش را در مورد عایشه در یک کتاب منتشر کرد. کتاب یکه عنوانی بسیار زشت و ناپسند داشت.

شایان الذکر است که رهبر معظم انقلاب در پاسخ به استفتائی از سوی جمعی از علما و فرهیختگان شیعه منطقه احساء عربستان سعودی در پی توهین به همسر پیامبر فتوایی با این مضمون صادر نمودند:
اهانت به نمادهای برادران اهل سنت از جمله اتهام زنی به همسر پیامبر اسلام [عایشه] حرام است.

یاسر الحبیب سید حسن نصرالله را فردی فاسق می داند و بر مجاهد بودن بن لادن و قرضاوی تاکید بسیار دارد.
یاسر الحبیب نه تنها به اهل سنت و وهابی ها توهین و فحاشی می کند بلکه اخیراً با موضع گیری علمای شیعه ی ایران به این شخص-یاسرالحبیب-به علمای بزرگ تشیع همچون آیت الله بهجت-آیت الله سیستانی-علامه طباطبایی و همچنین حضرت امام را منحرف خوانده و جسارتهایی می کند که باز قلم مان از روی شرمندگی توانایی نگاشتنش را ندارد.

شبکه ی ماهواره ای "نجات"

 حدودا پنج سال از فعالیت آن می‌گذرد از سال اول ، فعالیت خود را 24 ساعته نمود ، این شبکه-نجات- که با هدف تبلیغ و ترویج مسیحیت راه اندازی شده است ، با موسیقی‌های گروهی "رپ" و نمایش شفادادن های یک کشیش دروغین به نام "شبان رضا" ، مسیحیت و حضرت عیسی (ع) را به سُخره گرفته است ؛ البته باید توجه داشت که به ادعای سایت اینترنتی این شبکه ی ماهواره ای ، شبان رضا (مجری این شبکه) زمانی مسلمان و شیعه بوده لیکن به دلایل مختلفی که هرگز به صراحت و ادله ی منطقی از آن‌ها سخن به میان نیامده ، وی اکنون به نشر مسیحیت آمریکایی در ایران می‌پردازد.
شبکه ی "نجات" عیسی مسیحِ خداوند را تنها راه نجات بشر از مشکلات و گناهانش معرفی کرده و وعده می‌دهد که خداوند به زودی تخت پادشاهی خود را در ایران قرار خواهد داد . این شبکه همچنین ، طریق آرامش و شفا را در کلام زنده خدا انجیل منحصر می‌داند ولی جالب است که با این همه هجمه ی تبلیغات دروغین که هدفی جز نابودی اسلام در آن نیست ، شبکه ی نجات نتوانسته جذابیتی برای مخاطبین خود ایجاد کرده و اعتماد آن‌ها را به خود جلب کند و از اهداف و چشم انداز اولیه‌ی خود کیلومترها فاصله یافته است.

شبکه "کلمه" یکی از شبکه های ماهواره ای وهابی محسوب می شود که در کنار دیگر شبکه های وهابی مثل وصال حق، وصال فارسی و نور مشغول به فعالیت می باشد.

شبکه ی کلمه با حمایت مالی رژیم سعودی و محوریت اطلاعاتی اتاق فکر آمریکایی-انگلیسی به منظور اختلاف افکـنی و تحریـک برادران اهـل سنت به نفع فرقه ی منحرف وهابیت و در نهایت سیاست نخ نمای "تفرقه بینداز و حکومت کن" در حال فعالیت می باشد.

بودجه ی سالانه ی شبکه ی "کلمه" بیش از 7 میلیون دلار می باشد که بخشی از آن مستقیماً از بودجه ی تشکیلات دینی سعودی در خارج از کشور هزینه می شود . به لحاظ فنی نیز ، شبکه ی العربیه (وابسته به دولت عربستان) کار آموزش پرسنل و طراطی برخی از برنامه های این شبکه را بر عهده دارد.

برخی از اهداف اصلی شبکه ی کلمه:

-ترویج افکار وهابیت.

-ایجاد تفرقه میان شیعه و سنی با انحام حملات تند نسبت به اعتقادات مذهبی شیعیان به نام اهل سنت.

-تضعیف اهل سنت به نفع افکار وهابیت

-زیر سوال بردن عصمت ائمه اطهار علیهم السلام.

-تبرئه معاویه و یزید در مورد به انحراف کشاندن اسلام و نادیده انگاشتن نقش آنان در شهادت امام حسن مجتبی(ع) و امام حسین(ع(.

-ترویج نوعی از اسلام صوفیانه و غیرسیاسی (سکولاریسم).

-تخریب برخی از مفاهیم و اعتقادات شیعیان چون زیارت قبور ائمه (ع(.

-تخریب بزرگان شیعه و اهل سنت ؛ به ویژه آنهایی که در برابر انحراف وهابیون موضع گرفته اند و به افشاگری پرداخته اند.

ادامه دارد...
همین مطلب در پایگاه خبری-تحلیلی روشن خبر
همین مطلب در پایگاه خبری-تحلیلی گیلان خبر
همین مطلب در پایگاه خبری-تحلیلی هشت دی نیوز
همین مطلب در پایگاه خبری-تحلیلی پیک دانشجو
همین مطلب در وبلاگستان هشت دی
همین مطلب در پایگاه خبری-تحلیلی باصر
همین مطلب در صدای تو

تحلیلی برچفیه حضرت آقا

بی درنگ  همه مردم ایران اسلامی چفیه ی حضرت آقا را دیده اند، کمتر کسی را می توان پیدا کرد که چفیه ی حضرت آقا را ندیده باشد، چفیه ای که بعد از سی سال همچنان بر شانه های آقایمان نمایان است، این چفیه ی آقا را، دشمنان ما نیز کاملاً می شناسند.
چفیه ای که خود به تنهایی گویای بسیاری از مسائل است، چفیه ای که به تنهایی بسیاری از تهدیدات نظامی و غیر نظامی را پاسخ می دهد.
چفیه حضرت آقا شفای بسیاری از درد هاست، به نازم آقایمان را، همانطور که گفتم این چفیه  خود گویای بسیاری از مسائل است و ساعت ها می توان برای آن تحلیل نوشت و صحبت کرد.
اما چه زیبا این چفیه بسیاری از منافقین و خائنین به اسلام و انقلاب را کور و کر می کند، و چه زیبا این چفیه به سردمداران کفر و طاغوت پاسخ می دهد، این دستمال- چفیه- با تمام دستمال و شال های عالم متفاوت است، چرا که خون هزاران شهید را به خود دیده است، چرا که روی شانه های نائب امام زمان است.
نکة ی کلیدی دیگری که از این چفیه می توان فهمید، این است که حضرت آقا همچنان بربسیجی بودن خود اصرار دارند.
و رهبریت مسلمین جهان نیز باعث نشده است که از بسیجی بون فاصله بگیرند، بلکه دائماًچه بصورت مستقیم و چه بصورت غیر مستقیم بر بسیجی بودن خود اصررار می ورزند.
چه زیبا الگویی است، که اولین شخص یک کشور خود را با مردم ببیند، هم طراز مردم ببیند،‌ هم ردیف مردم ببیند، چه زیبا تر می شد که سایر مسئولین ما نیز این چنین افتاده گی و صمیمیت را می آموختند.
چه زیبا دوستی در وبلاگش نوشته بود که فلفسه بسیجی این است که دیگر کربلا تکرار نشود، و حال رهبر بسیجیان خود طلایه دار کربلایی هاست.

آقا جان

ما بسیجیانت آماده ایم 

سرباز اسلام هستیم و افسر ولایت

همین مطلب در پایگاه سربازان گمنام

همین مطلب در حرف تو

همین مطلب در سیاهکل

فقط شده دو کلمه!

فریضه ی واجبی که در احکام مقدس اسلام جزء فروع دین به شمار می رود، و هم اکنون بیشتر برای ما تلقی دو کلمه را می کند تا عملی را!و بی وفایی بعضی از آقایان را...
امر به معروف و نهی از منکر، که یکی از دلایل اصلی قیام امام تشنگان-امام حسین(ع)-بود، هم اکنون در جامعه ی اسلامی ما در چه جایگاه ای قرار دارد؟ چقدر در این زمینه کار تشکیلاتی گسترده ای انجام شده است؟چه ارگان هایی به صورت تخصصی پیرامون امر به معروف و نهی از منکر فعالیت می کنند؟!پاسخ سوال های بالا به طور حتم منفی است، چرا که آقایان فقط از امر به معروف فقط گشت ارشادش را راه انداختند(درست و غلط بودنش را بررسی نمی کنیم)که آن را هم فعلاً‌انجام نمی دهند.

نهی از منکر و امر به معروف بیشتر برایمان شبیه به دو کلمه شده است و چند بنر بدون کیفیت در سطح شهر
بگذریم...
تا چه موقع باید جوانان حزب اللهی این مرزو بوم از دست هنجار شکنان اجتماعی وقبح شکنان فرهنگی رنج ببرند، تا کی باید از بی تدبیری بعضی از آقایان رنج ببرند، تا چه موقع باید جوانان مومن ما این گونه قربانی شوند، و آقایان اتووی کت و شلوارشان هم بهم نخورد، حتماً‌باید در کوچکترین مسئاله ای ولی فقیه به صورت مستقیم وارد عمل شود، یک جای کار را هم تا شماـآقایان- بگیرید لطفاً

مقام معظم رهبری پیرامون این دو کلمه-امر به معروف و نهی از منکر-می فرمایند: که در جامعه ی اسلامی، تکلیف عامه مردم امر به معروف و نهی از منکر با لسان است، اگر کار به برخورد بکشد آن دیگر تکلیف مسئولین است.
هم اکنون خودتان قضاوت کنید، تذکر را که مردم-جوانان مومن و انقلابی-می دهند، و در برخورد فیزیکی هم که معمولاً اراذل و اوباش از خجالت هم ریشان و هم صنفان ما در می آیند، و بعضاً عزیزان-اراذل و اوباش-با پررویی تمام در دادگاه شکایت هم می کنند و از این جالب تر هم صنفان ما در آخر هم محکوم می شوند که به شما چه ربطی داشته است!!!

و توسط بعضی از آقایان به ظاهر حزب اللهی نیز بازخواست می شوند که به شما چه ربطی داشته است(نمونه آخرش، شهید خلیلی)

با تمام این مسائل و معضلاتی که در اجرای این فریضه ی مهم وجود دارد،‌جوان انقلابی ثابت کرده تا پای جان خود نیز پای اعتقادات خود ایستاده است

هرچند امر به معروف و نهی از منکر خود دارای شرایط خاص و ویژه ایی است که اگر یک شخص انقلابی و مومن آن ها را دارا نباشد این وظیفه ی مهم از آن ساقط می شود، برای مثال حاج آقا قرائتی در کتاب امر به معروف و نهی از منکر خود نوشته اند که اگر کسی چراغ قرمز را رد کند حق نهی از منکر به شخص دیگری را در مورد مسائل دینی ندارد.

این دو فریظه ی مهم-امر به معروف و نهی از منکر- قبل از هر چیزی نیاز به خودسازی خود فرد ارشاد کننده- دارد خارج از هر گونه حمایت دولتی.

در ضمن این واجب فراموش شده تنها یک بعد آن تذکر لسانی ست،‌  ابعاد دیگری از این فریظه ی بزرگ و عظیم خودجای بحث و گفتگوی بیشتری دارد که در این جا مجال نیست.

 

گذری ساده بر ولایت فقیه!

برای تعیین نیازمندی های اجتماعی وجلوگیری از هرج و مرج و فساد،وجود حکومت،امری ضروری است اگر بخواهیم احکام مقدس اسلام را در جامعه پیاده کنیم،نیاز به تشکیل یک حکومت داریم،که هم عقل حکم می کند و هم شرع.

اگر بخواهیم از تجاوز بیگانگان و هزاران مسائل دیگر که با اعتقاداتمان و حتی بعضاً با اصول انسانی هم نمی خواند،دفاع کنیم،باید به تشکیل حکومت اسلامی پرداخت.فی الحال که از طرف خداوند شخص معینی برای تصدی حکومت در زمان غیبت امام معصوم معرفی نشده،تکلیف چیست؟

آیا باید اسلام را رها کنیم؟آیا احکام اسلام فقط در زمان رسول خدا و ائمه ی اطهار باید اجرا می شد؟

اول:عقل می گوید اگر نمی شود به {عالی}رسید،باید نزدیکترین مرتبه ی به حد مطلوب را تامین کرد،زمانی که ما از نعمت حکومت معصوم محروم هستیم،باید بدنبال نزدیکترین و شبیه ترین حکومت به حکومت معصوم باشیم.

کسانی که اسلام را به معنای واقعی قبول دارند،پذیرفته اند که باید احکام و قوانین اسلامی در جامعه،توسط حکومتی اسلامی اجرا شود و اما آن هایی که اسلام را قبول ندارند،خوب تکلیفشان مشخص است.

دوم:پیامبر اکرم (ص) در مرحله ای،معصومان را جانشینان خاص و در مرحله ای دیگر طبق آیات و روایات که در آخر این یادداشت ذکر خواهیم کرد،فقیهان غیر معصوم را جانشینان عام خود معرفی کردند.

این نکه هم بسیار حائز اهمیت است،زمانی که رسول خدا به دستور خداوند،معصومان را جانشینان خاص خود قرار داد بازرگانان،صنعت دانان و تاریخ نگاران، طبیبان و......می زیستند،و اما تنها عاملی که توانست باعث حاکم شدن معصومان باشد،دین شناسی(اسلام شناسی)آنان بود،که این نکة خود می تواند پاسخ بسیاری از یاوه گویان عصر ما باشد،که دین از مسائل اقتصادی،سیاسی،و ...جدا نیست.

پیرامون تشکیل حکومت،بعضی از این منافقین کوردل این شبهه را نیز وارد می کنند،اگر حکومت لازمه ی اجرای احکام است،چرا ائمه ی اطهار برای آن هیچ گونه فعالیتی نکردند؟

جواب این سوال بسیار روشن است،اول اینکه خود حضرت رسول و مولا علی (ع) حکومت تشکیل دادند،و امام حسن(ع) نیز حکومت تشکیل دادند تا زمانی که صلح را به ایشان تحمیل کردند،و قیام امام حسین (ع)هم که هدف قیامش بسیار مشهود است!و بیشتر امامان ما هم یا مسموم شدند و یا در زندان ها اسیر،وبالاخره شهید شدند،که این خود گواهی است روشن به قبول نداشتن حکومت های زمانه ی خود،مرحوم مجلسی(ره)در کتاب بحارالانوار روایتی از امام صادق (ع)نقل کرده که آن حضرت در مسافرتی،به سدیر فرمودند:اگر من به اندازه ی این گله همراه و همفکر و یاور داشتم،قیام می کردم،سدیر می گوید پس از نماز،گوسفندان را شمردم و آن ها هفده راس بودند.

ولایت فقیه،جایگاه مهندسی نظام و حفظ خط و صحت نظام و جلوگیری از انحراف به چپ وراست است.

چون می دانیم که فقه اسلامی هیچ امری از امر زندگی بشراز حکم الهی بیرون نمی داند،همه ی مسائل سیاسی فردی واجتماعی مشمول حکم الهی است،پس حکمیت ولی فقیه شامل همه ی امور فردی و اجتماعی و امور سیاسی و ...که در قلمرو حکم اسلامی و شرعی است.

ولایت فقیه را می توان به عبارت دیگر،حاکمیت فقاهت،عدالت،وکفایت در راس حکومت اسلامی در عصر غیبت دانست.

برای ولی فقیه هم در اسلام ویژگی ها و شرایطی را باید دارا باشد،که در اصل 109 قانون اساسی ایران اسلامی بدان ها اشاره شده است:

اول:صلاحیت علمی لازم در سطوح مختلف فقه(فقاهت)

دوم:عدالت و تقوا برای رهبری در جامعه ی اسلامی(عدالت)

سوم:بینش صحیح سیاسی و اجتماعی،شجاعت و مدیریت کافی برای رهبری(کفایت)

هر یک از صفات بالا خود دارای تفاصیلی مهم ومفصل است که در این یادداشت،نمی توان گنجاند.                 

ولایت فقیه که امام فرمود:همان ولایت رسوالله است،ولایت فقیه چراغی فروزان است در تمام تاریکی های دنیا،که که هرچه گناهان بیشتر باشد،رصد نور این چراغ نیز کمتر می شود.

در آخر هم این که ولایی بودن،ایمانی می خواهد ثابت،هر کس با ولایت بود، سعادت دنیا و آخرتش تضمین است.

1-پیامبر اکرم (ص):ای مردم!جانشینان من کسانی اند که پس از من احادیث و سنت مرا بیان می کنند(عیون اخبار الرضا(ع)-ج 2-ص 37)

2- پیامبر اکرم (ص):الفقها امناء الرسل(کافی-ج 1-ص46)   فقیهان امانت داران پیامبرانند

3- پیامبر اکرم (ص):ان العلما ورثة الانبیاء...(کافی –ج1-ص 32)   عالمان وارثان انبیا هستند...

از ماست که بر ماست

از ماست که بر ماست

اگر با خود کمی بیندیشیم خواهیم دید که هرچه کشیده ایم از دست خودی های روزگار بوده و ضربات هولناکی که به ریشه ی دین وباور و اعتقاد و فرهنگ ما خورده است با دست خودی های زمانه است.آری،هر دردی که اسلام عزیز کشیده و یا می کشد از دست به ظاهر خودی هاست.

مطالعه ی تاریخ اسلام ما را به این جمله مفید و موجز ((از ماست که بر ماست)) بیشتر و بیشتر سوق می دهد.

اگر سوار بر ماشین زمانه شده و به صدر اسلام سفر کنیم و یا پیرامون ماجرای سقیفه،بیعت از امیر مومنان علی (ع)،صلح قهرمانانه ی کریم اهل بیت(ع)،و وقایع و فجایع قیام خونین کربلا و ماجرای اسف بار،غم آلود اما به تعبیر  عقیله ی بنی هاشم حضرت زینب کبری(س)((سراسر زیبایی))بنگریم باز هم ردپای خودی ها را مشاهده خواهیم کرد،بله آثار جرم خودی ها از سقیفه و ماقبل آن شروع شده و نه تنها با فتنه های ناکثین،مارقین،قاسطین،و خروج خودی های پست فطرت،همچون طلحه و زبیرها به پایان نرسیده بلکه در کربلا به اوج خود رسیده و تا به امروز نیز ادامه دارد.اوج ماجرا آنجاست که فردی که 16 حج پیاده را به جا آورده و پیامبر و آل او را درک کرده و در جنگ صفین از پا به رکابان فاتح خیبر-علی (ع)-بوده و به درجه ی جانبازی نائل آمده-شمر زلجوشن- نه تنها شرافت و مردانگی را زیر پا نهاده بلکه پا بر سینه امام غرق در خون گذاشته و دست خویش را به جنایتی بزرگ می آلاید.

مرور ضربات هولناک خودی ها شاید برای ما کمی سخت باشد اما عبرت انگیز است.یکی از ویژگی های بارز این خودی ها نا آشنا این است که همیشه یک قدم جامانده و یا یک قدم پیشتر حرکت می کنند.آن ها حرکت های هم سو را نمی فهمند،همراهی را درک نمی کنند،خود را عالِم عالَم می دانند و درست وقتی که زمانْ،زمانِ گوش به فرمان بودن و گوش کردن است،زبان به نطق گشوده و از فاصله می فرمایند،حتی گاهی اوقات احساس می کنند که بیشتر می فهمند،ولی صد افسوس که جامانده اند و یا آنقدر پیش رفته اند،که دیگر امیدی به رسیدن یا با زگشتتشان نیست،آن جاست که زبان به توجیه گشوده و هزاران صغری و کبری را کنار یکدیگر قرار می دهنداما افسوس و بازهم افسوس که دیر شده است.

تاریخ تکرار مکررات است و یا به عبارت دیگر می توان آن را به یک بازی تکراری تشبیه کردکه در گذر زمان ،قوانین و افراد تغییر می کنند اما به شکل،اصل و ساختار بازی لطمه ای وارد نمی شود.

از جمله معروف ((از ماست که بر ماست))فاصله نگیریم،از بازی تکرار زمانه غافل نشویم،کمی از گذشته فاصله بگیریم،و به عصر ظاهراً  پیشرفت، دموکراسی،عدالت،آزادی خواهی و تمدن نظاره کنیم و ببینیم که این خودی ها،خود را ترجیح می دهند یا حق را؟آیا گذر زمان بر آنها تاثیر نهاده است یا نه؟آیا دچار تغییر شده اند و یا در مسیر روزگار فقط تغییرات ظاهری بر آن ها عارض شده است؟

مرحوم شهید مطهری می فرمود((که هیچ خطری به جز از داخل انقلاب و کشورمان را تهدید نمی کند))امروز هم از این اشخاص کم نداریم،از یک طرف هم حیران مانده ایم،آنانی که در روز واقعه دیروز گریختند مدعی معرکه های امروزند و آنهایی که دیروز را ساختند،امروز محکوم به فنا شده اند،پس حواسمان جمع باشد که میزان حال فعلی افراد است،غرور وتکبر وجود ما را نگیرد.

رفتن به جبهه،جانبازی،مدارج عالی تحصیلی و نظامی و...بر کبر ما نیفزاید،نباید از هوا و هوس و نفس اماره غافل شد،دشمن قسم خورده -ابلیس- را نباید فراموش کرد،عبادت چندین و چند ساله فریبمان ندهد،از طرفی باید عزم را جزم کرد،باید بر یزید های زمانه چیره شد،حسین زمان را تنها نگذاشت و منتظِر موعود منتظَر بود.