پوپولیسم اعتدالیون
يكشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۷:۰۵ ب.ظ
پوپولیسم (populism) به معنی حکومت توده وار، عوام گرایی یا مردم باور، ضدنخبه و... است. هرچند در ویکی پدیا اینگونه تعریف می شود که آموزه و روشی سیاسی است در طرفداری کردن یا طرفداری نشان دادن از حقوق و علایق مردم عامه در برابر گروه نخبه».
2. مخالفت اساسی با جامعه مدنی (2)
3.پیشبرد هدف های سیاسی، مستقل از نهادها و احزاب موجود، با فراخوانی و بسیج توده مردم.
نظریه هربرت شیلر بر این فرض اولیه مبتنی است که عامهٔ مردم را افرادی ناآگاه، منفعل و ضعیف میپندارد.(3)
با توجه به تعاریف بالا از پوپولیسم یک تلقی منفی وجود دارد که بسیار هم گسترده و فراگیر است، این تلقی از پوپولیسم به عنوان یک پدیده منفی از پیشفرضهای لیبرالیسم نشأت میگیرد.(4)
پس از پایان فعالیت دولت های نهم و دهم، روزنامه ها و یک جریان رسانه ای خاص در جهت تخریب احمدی نژاد با تعریف منفی و فرمالیستی از پوپولیست او را متهم به پوپولیست بودن و عوام فریبی می کنند. این جریان رسانه ای که از آن در ادبیات سیاسی کشور بعنوان زنجیره ای ها یاد می کنند، مقصود شان، تخریب دولت های نهم و دهم بود.
حال سعی مان براین است تا به این سؤال زیر پاسخ دهیم:
آیا روحانی نیز یک پوپولیست است؟
هرچند قبل از پاسخ به سؤال فوق به این رسیده ایم که اساساً پوپولیست را نمی توان کاملاً منفی تعریف نمود هرچند پوپولیسم در ادبیات سیاسی بعنوان فحش و ناسزا به کار می رود و لیبرال ها از نظام هایی که متکی بر مردم است ناراحت اند و برچسب پوپولسیتی را به آنها می زنند.
لیبرال ها هر نوع گرایش مردم به سمت رهبران انقلابی و پشتیبانی مردم از آن ها را گویای عوام فریبی می دانند و آن را بعنوان پوپولیست معرفی می کنند، از آنجایی که ماهیت لیبرالیسم با انقلاب متضاد است، نمی تواند اندیشه انقلابی را قبول کند، به همین ترتیب هر حرکت انقلابی و مردمی بعنوان مردم فریبی، حکومت توده ای، عوام گرایی، را مذمت می کنند. و آثار تعدادی از روشنفکران لیبرال داخلی نیز بر همین ادعا صحه می گذارند و به بهانه پوپولیست، نظام های مردم سالار را مورد مذمت خود قرار می دهند که نمونه آن، حسین بشریه در کتاب جامعه شناسی سیاسی خود اینگونه پوپولیست را تعریف می کند:
ویژگی های اصلی جامعه توده ای، گسیختگی، ضعف روابط و پیوندهای گروهی، خلاء معنوی، ضعف معیار های اخلاقی و هنجاری، از خود بیگانگی، فشارها و اضطرابات روحی، احساس ناامنی، تشنگی برای ایدئولوژی و رهبری و همبستگی جدید و اقتدار گرایی است و همچنین در متن جامعه و جنبش و بسیج توده ای هیچ گروه یا سازمانی نمی تواند گردن برافرازد.از همین رو جامعه ی توده ای دارای گرایش ((پوپولیستی)) است.(5)
در اداره یک حکومت دو نظریه وجود دارد؛ اول حکومتی که متکی بر مردم است و دوم حکومتی که نخبه گرا و به گونه ای تکنو کرات است.در حکومت های مردمی، تکلیف مشخص است و بیشتر به مردم اتکا دارد تا نخبه گان جامعه و به گونه ای خواست مردم ارجح است بر خواست نخبه گان و به همین رو نخبگان به جهت اولویت دادن حکومت به مردم، آن ها را متهم به
پوپولیست(فحش و ناسزا در ادبیات سیاسی) می کنند و در حکومت های نخبه گرا نیز به گونه ای یک نوع فاصله و دورافتادگی روحی با مردم وجود دارد که موجب نارضایتی توده مردم را بهمراه دارد.
الف)آقای روحانی در مسائل هسته ای منتقدین خود را(توده مردم) افرادی بی شناسنامه ، تازه به دوران رسیده ، بی سواد ، متحجر ، افراطی، ضعیف و ترسو قلمداد می کردند که این گونه رفتار کاملاً با نظربه هربلت شیلر(عامهٔ مردم را افرادی ناآگاه، منفعل و ضعیف میشمارند) مطابقت دارد.
ب)یکی از مشاوران به ظاهر نخبه دکتر روحانی در مسائل هسته ای طی اظهار نظری، نظر لبوفروشان و رانندگان تاکسی ها(توده مردم) را بی خود و بی اهمیت قلمداد نمود که خود نیز گویای اعتقاد واقعی این دولت به عموم مردم است.
از آنجایی که اقدامات احمدی نژاد در دولت نهم تا حدود زیادی با پشتوانه ی مردمی همراه بود، باعث نارضایتی نخبگان جامعه را فراهم می نمود و حتی سفرهای استانی نیز برای همنشینی با توده مردم به این نارضایتی دامن می زد و روحانی نیز سعی داشت تا با ادامه دادن سفرهای استانی به گونه ای حمایت توده مردم را به خود و دولت اعتدال جلب نماید که نتوانست موفقیتی کسب کند.
از سوی دیگر این نکه هم حائز اهمیت است که اگر بگوییم پوپولیسم به دلیل عدم وجود جامعه مدنی و و نظام حزبی ایجاد میشود آنوقت مجبوریم بپذیریم که جرج بوش پسر با آن همه جنایت که برآمده از یک جامعه مدنی و مبتنی بر نظام احزاب است در این خصوص مقبول تر از امام خمینی(ره) است که از یک نظام اجتماعی و مردمی بیرون آمده است.
منابع:
1- (سیاست های مقایسه ای، عبدالعلی قوام، ص 144)
2-(فرهنگ علوم سیاسی، مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، 1374، ص 264 و جامعه شناسی سیاسی، حسین بشریه، نشر نی، ص 341)
3-(دانش نامه سیاسی-داریوش آشوری-صفحه۲۹۹)
4-(پوپولیسم،عبدالوهاب فراتی)
5-(جامعه شناسی سیاسی ، حسین بشریه ، ص 334)
همین مطلب در:
پایگاه خبری-تحلیلی یاران میرزا
خبرگزاری دانشجو
صبح قزوین
مرجع وبلاگ نویسی موج
پایگاه خبری-تحلیلی پیک دانشجو
باشگاه وبلاگ نویسان ایرانی
اما به طور کلی می توان مؤلفه های ذیل را با تکیه بر آرای هربرت شیلر به عنوان ارکان اساسی آن نام برد:
2. مخالفت اساسی با جامعه مدنی (2)
3.پیشبرد هدف های سیاسی، مستقل از نهادها و احزاب موجود، با فراخوانی و بسیج توده مردم.
نظریه هربرت شیلر بر این فرض اولیه مبتنی است که عامهٔ مردم را افرادی ناآگاه، منفعل و ضعیف میپندارد.(3)
با توجه به تعاریف بالا از پوپولیسم یک تلقی منفی وجود دارد که بسیار هم گسترده و فراگیر است، این تلقی از پوپولیسم به عنوان یک پدیده منفی از پیشفرضهای لیبرالیسم نشأت میگیرد.(4)
پس از پایان فعالیت دولت های نهم و دهم، روزنامه ها و یک جریان رسانه ای خاص در جهت تخریب احمدی نژاد با تعریف منفی و فرمالیستی از پوپولیست او را متهم به پوپولیست بودن و عوام فریبی می کنند. این جریان رسانه ای که از آن در ادبیات سیاسی کشور بعنوان زنجیره ای ها یاد می کنند، مقصود شان، تخریب دولت های نهم و دهم بود.
حال سعی مان براین است تا به این سؤال زیر پاسخ دهیم:
آیا روحانی نیز یک پوپولیست است؟
هرچند قبل از پاسخ به سؤال فوق به این رسیده ایم که اساساً پوپولیست را نمی توان کاملاً منفی تعریف نمود هرچند پوپولیسم در ادبیات سیاسی بعنوان فحش و ناسزا به کار می رود و لیبرال ها از نظام هایی که متکی بر مردم است ناراحت اند و برچسب پوپولسیتی را به آنها می زنند.
لیبرال ها هر نوع گرایش مردم به سمت رهبران انقلابی و پشتیبانی مردم از آن ها را گویای عوام فریبی می دانند و آن را بعنوان پوپولیست معرفی می کنند، از آنجایی که ماهیت لیبرالیسم با انقلاب متضاد است، نمی تواند اندیشه انقلابی را قبول کند، به همین ترتیب هر حرکت انقلابی و مردمی بعنوان مردم فریبی، حکومت توده ای، عوام گرایی، را مذمت می کنند. و آثار تعدادی از روشنفکران لیبرال داخلی نیز بر همین ادعا صحه می گذارند و به بهانه پوپولیست، نظام های مردم سالار را مورد مذمت خود قرار می دهند که نمونه آن، حسین بشریه در کتاب جامعه شناسی سیاسی خود اینگونه پوپولیست را تعریف می کند:
ویژگی های اصلی جامعه توده ای، گسیختگی، ضعف روابط و پیوندهای گروهی، خلاء معنوی، ضعف معیار های اخلاقی و هنجاری، از خود بیگانگی، فشارها و اضطرابات روحی، احساس ناامنی، تشنگی برای ایدئولوژی و رهبری و همبستگی جدید و اقتدار گرایی است و همچنین در متن جامعه و جنبش و بسیج توده ای هیچ گروه یا سازمانی نمی تواند گردن برافرازد.از همین رو جامعه ی توده ای دارای گرایش ((پوپولیستی)) است.(5)
در اداره یک حکومت دو نظریه وجود دارد؛ اول حکومتی که متکی بر مردم است و دوم حکومتی که نخبه گرا و به گونه ای تکنو کرات است.در حکومت های مردمی، تکلیف مشخص است و بیشتر به مردم اتکا دارد تا نخبه گان جامعه و به گونه ای خواست مردم ارجح است بر خواست نخبه گان و به همین رو نخبگان به جهت اولویت دادن حکومت به مردم، آن ها را متهم به
پوپولیست(فحش و ناسزا در ادبیات سیاسی) می کنند و در حکومت های نخبه گرا نیز به گونه ای یک نوع فاصله و دورافتادگی روحی با مردم وجود دارد که موجب نارضایتی توده مردم را بهمراه دارد.
حال در پاسخ به سؤال فوق باید متذکر شویم که دولت تدبیر و امید یک دولت نخبه گراست و به گونه ای با توده مردم یک نوع انقطاع عاطفی وجود دارد، هرچند دولت و شخص دکتر روحانی سعی دارند در ظاهر خود را بعنوان یک پوپولیست و مردم گرا معرفی کنند، اما در واقع بیشتر به نخبه گان اعتقاد و اطمینان دارند و خواست افراد به ظاهر نخبه بر خواست مردم برتری دارد و یک نوع خودشیفتگی کاذب در این جریان موج می زند.
هرچند دولت اعتدال سعی می کند اقدامات خود را به گونه ای با حمایت مردمی گره بزند چرا که از عدم محبوبیت عمومی و مردمی رنج می برد و سعی دارند تا حدودی مردم را برای حمایت از فعالیت های دولت به میدان حمایت بیاورند که در خواست رئیس جمهور از به رفراندوم گذاشتن مذاکرات هسته ای برای توده مردم جهت حمایت، یکی دیگر از اقدامات ظاهری برای ارج نهادن به توده مردم است اما در واقع دولت اعتدال، توده مردم را اینگونه تعریف می کنند:الف)آقای روحانی در مسائل هسته ای منتقدین خود را(توده مردم) افرادی بی شناسنامه ، تازه به دوران رسیده ، بی سواد ، متحجر ، افراطی، ضعیف و ترسو قلمداد می کردند که این گونه رفتار کاملاً با نظربه هربلت شیلر(عامهٔ مردم را افرادی ناآگاه، منفعل و ضعیف میشمارند) مطابقت دارد.
ب)یکی از مشاوران به ظاهر نخبه دکتر روحانی در مسائل هسته ای طی اظهار نظری، نظر لبوفروشان و رانندگان تاکسی ها(توده مردم) را بی خود و بی اهمیت قلمداد نمود که خود نیز گویای اعتقاد واقعی این دولت به عموم مردم است.
از آنجایی که اقدامات احمدی نژاد در دولت نهم تا حدود زیادی با پشتوانه ی مردمی همراه بود، باعث نارضایتی نخبگان جامعه را فراهم می نمود و حتی سفرهای استانی نیز برای همنشینی با توده مردم به این نارضایتی دامن می زد و روحانی نیز سعی داشت تا با ادامه دادن سفرهای استانی به گونه ای حمایت توده مردم را به خود و دولت اعتدال جلب نماید که نتوانست موفقیتی کسب کند.
از سوی دیگر این نکه هم حائز اهمیت است که اگر بگوییم پوپولیسم به دلیل عدم وجود جامعه مدنی و و نظام حزبی ایجاد میشود آنوقت مجبوریم بپذیریم که جرج بوش پسر با آن همه جنایت که برآمده از یک جامعه مدنی و مبتنی بر نظام احزاب است در این خصوص مقبول تر از امام خمینی(ره) است که از یک نظام اجتماعی و مردمی بیرون آمده است.
منابع:
1- (سیاست های مقایسه ای، عبدالعلی قوام، ص 144)
2-(فرهنگ علوم سیاسی، مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، 1374، ص 264 و جامعه شناسی سیاسی، حسین بشریه، نشر نی، ص 341)
3-(دانش نامه سیاسی-داریوش آشوری-صفحه۲۹۹)
4-(پوپولیسم،عبدالوهاب فراتی)
5-(جامعه شناسی سیاسی ، حسین بشریه ، ص 334)
همین مطلب در:
پایگاه خبری-تحلیلی یاران میرزا
خبرگزاری دانشجو
صبح قزوین
مرجع وبلاگ نویسی موج
پایگاه خبری-تحلیلی پیک دانشجو
باشگاه وبلاگ نویسان ایرانی