"قدسیان" یکساله شد و شاید دیگر ننویسم...
چند مدتی است که انگیزه ی نوشتن را از دست داده ام نه آنکه توان نباشد!!خیر، توانش هست اما انگیزه اش نیست متاثر از مسائلی که می گذرد و اینجا قابل طرح کردن نیست.از آخرین دست نوشته ام بیش از یک ماه هست که می گذرد و این بار که مجاب به نوشتن شدم شاید دلیل اصلیش اولین تولد قدسیان است که مصادف با روز دانشجو (16 آذر ماه) می باشد راستی امروز چه خبر بود در دانشگاه های کشور!؟ کسانی که دم از آزادی بیان می زدند و ادعای حقوق داشتند چه شد به یکباره فضای دانشگاه ها را امنیتی کردند!کسانی که دم از حقوق می زدند، چه زیبا حق را اجرا کردند، خدا پدر سرهنگ های مملکت ما را بیامرزد... امروز حتی به همسر شهید علیمحمدی هم مجوز صحبت ندادند و چه زیبا فائزه ها مجوز سخنرانی داشتند.راستی چه تاخت و تازی کرد انجمن اسلامی دانشگاه تهران،امروز...
...بگذریم
برای نوشتن نیت ها مختلف است یکی برای خودش می نویسد یکی برای مشهوریت می نویسد یکی برای پول می نویسد یکی برای جایی می نویسد و کسی هم برای نوشتنش دلایلی فرا زمینی دارد، یکی هم برای 1+5 می نویسد، راستی مذاکرات هفت ماه دیگر تمدید شد و خبری از امتیازات غرب نشد و بازی برد-برد با مصدومیت آقای ظریف همراه شد، نمی دانم چرا اینقدر به ایجاد رابطه با غرب اصرار داریم، کسانی که حتی با DNA خونمان هم مشکل دارند.یک چیز را صادقانه بگویم، اصلاً چه خوب شد که توافقی صورت نگرفت، اصلاً ما را چه به شیطان بزرگ!کشوری که هنوز در آنجا رنگ پوست نشان از آدمیت است ، چ خوب شد که توافقی صورت نگرفت،شما منفورتر از اوباما را در کجای جهان سراغ دارید هر جای دنیا برایش اعتراض است درصورتی که حاج قاسم ما به تنهایی برای دوست و دشمن می تابد أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بینهم
بگذریم
نیت ها برای نوشتن متفاوت است هرچند این موضع بسیار طبیعی است و نقدی هرچند عرفی بر آن وارد نیست. ولی متاسفانه برداشت ها بسیار آنتی عقلانی است، این کار نویسنده ای که دلایل نوشتنش فرازمینی ست را سخت می کند، هرچند آنهایی که طوطی خوش بیان متون غربی شده اند این ها را نمی فهمند(اکثرهم لا یعلمون) و همه چیز را برای آب و نان می خواهند و عشق و عقل را قبول ندارند و در مدرنیته می لولند و سنت را فقط در ریش و زیارت کردن-تفسیر می کنند، راستی امسال هم رفقا رفتند اربعین با شوری دو چندان و تعدادی کثیر تر و ما بی لیاقتان ماندیم با این همه افسوس...اربعینی که از رنگ و لعابش پیداست، تفاوتش با سال های پیش از زمین تا آسمان است...
بگذریم
نویسندگی که شعبه ی هنر است آن را تحت زمره ی روشنفکران می دانند و عمدتاً ایدولوژی را مانع پیشرفت و نوشتن را هم جدا از ایدولوژی می دانند، هرچند ما هرچه می کشیم از
دست به ظاهر خودی هاست از این شمرهای به لباس دوست است که انسان دوست دارد آنها را همچون گوجه له کند و با نان بربری میل کند.راستی حرف گوجه و نان شد، نانی که دولت گران نکرد و بخش خصوصی مجبور به آزاد کردن قیمت ها شدو گوجه ای که باغ دار گران کردن نه دولت. راستی چ زیبا هم چرخ هسته ای می چرخد و هم چرخ زندگی
بگذریم
می گویند آن لطافتی که در کنایه است در صراحت اعلام کردن نیست، راستی شما عملکرد یکساله ی قدسیان را چگونه ارزیابی می کنید، نظراتتان بسیار برای قدسیان حائز اهمیت است که در راه چگونه قدم بردارد چرا که هنوز کودک نوپایی ست راستی تیر خلاص را هم حضرت آقا به صهیونیست ها زد چه توافق صورت بگیرد چه نگیرد اسرائیل ناامن تر خواهد شد
این بار نمی گذریم منتظر نظرهای ارزشمندتان هستیم
یا علی