قدسیان

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ... اى کسانى که ایمان آورده‏‌ اید پیوسته به عدالت قیام کنید

قدسیان

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ... اى کسانى که ایمان آورده‏‌ اید پیوسته به عدالت قیام کنید

سیب سرخی سر نیزه ست ، دعا کن من نیز
اینچنین کال نمانم ، به شهادت برسم ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
پیوندها
قدسیان

برف آمد...بعد از چند سال هم آمد...

برف اول، آهسته آمد...بعد تند،تند آمد...

برف سپید آمد...

برف همه جا را سپید کرد...

حتی بعضی از سیاهی ها را...

برف آمد،چه زیبا هم آمد...

ولی انگار برف آمد و ایمانمان را آب کرد...

انگار برف آمد و زشتی ها را نشانمان داد...

عجیب بود در دیار ما در روز برفی...

دختر ها و آقا پسرها مثل تابستان،نه از آن هم کمتر لباس می پوشیدند...

برف آمد اما...عفت رفت...

برف آمد اما...زشتی ها سر بیرون زدند....

برف آمد،نمیدانم چرا نرخ بعضی ها چند برابر شد...

کرایه ها سه برابر شد...

حجاب ها منفی شد...بعضا کسری هم شد...

هر کس کبکی در زیر برف...

پارک ها محل معشوقه نماها....

نمیدانید(شاید هم بدانید)چه خبر بود!در این پارک ها...

خودم دیدم...

برف آمد،اما ایمان،حیا،عفت....رفت

چه زیبا هم رفت...

شاید کفر باشد...ولی دعا کردم که دیگر برف نیاید...

هر چه برف بیشتر می شد...گناهان هم ان گار بیشتر می شد...

دیگر ان گار تمام دختر ها پسر شده اند...

خودم دیدم...

دعا کردم دیگر برف نیاید...

هرزگی...بی عفتی...بی حیایی...بی دینی...موج می زد از نوع برفی اش...

خبری از خودی ها هم نبود،کمتر دیده می شد...

حق هم دارند،این جور جاها جای آن ها نیست...

این جور روزها برای آنها نیست...

برف قرار بود...دو روز ببارد...نمی دانم چرا بیشتر بارید...

شاید اشکان آسمان بود...از این همه گناه...

هر کس برف دیگران را پارو می کرد...

ولی ان گار که برف خودش را، نمی توانست پارو کند...

برف...برف...برف...

زیبا بود...اما برای شیطان...

چه زیبا در این روز های برفی...می دادند سبد کالا...

چه صف هایی...چه طول هایی...

یارانه ها بود گدا پروری...

خدا پدر یارانه را بیامرزد،حداقل کلاس داشت...

نهایت صفش،پنج نفر بود...

آقایان،این گدا پروری نیست...اشتباه نگویید...

رئیس بانک هم سبد کالا می گیرد...

البته سبدی در کار نیست...همه اش در زنبیل است...

برنجشم ان گار خارجی است...

وای بر ما!

از برف رد شدیم...

خدایا ما را ببخش...

خود را فعلا نشناخته ایم...تا چه برسد تو را...

خدایا برفت را بر مردم آفریقا نازل بفرما...

آن ها بهتر قدرت را می دانند...

اینجا بیشتر برای ما زحمت دارد....تا رحمت....

خدایا دیگر برف نیاید...

خدایا برفهایت آب شد...ما را هم آب کن...



۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۲۸
ک میل ک اس پور

شهادت را گویند به اهل درد می دهند      نه اهل بی درد...

درد چیست؟...

درد را چه می خواهیم بکنیم...خانه داریم...همسر داریم...موبایلو ماشینو فیسبوک داریم...

زندگی عشق است!...درد دگر چیست؟...شهادت چیست؟...

ول کنید!ای بابا!

خواب تا دمه ظهر راعشق است....

پول بیشتر را عشق است...

لباس بهتر را عشق است...

ماشین مدل بالا راعشق است...

عمل بینی  را عشق است...

اینترنت پرسرعت را عشق است...

لب ساحل را عشق است...

وزیر امور خارجه را عشق است...

همه چیز باید ظریف باشد...شهادت خشن است...

یه خرده هم شما به خودتان برسید....لبخند بزنید...

بروید فیس بوکو،کلوبو،اینستاگرامو ویچت...یه دوری هم آنجا بزنید...ول کنید این مساجد را...

جای صلوات،کف بزنید و سوت...

جای تکبیر،هلهله کنیدو حرکات موضون...

نماز جمعه دیگر چیست...بروید دنبال عشق حالتان این روز تعطیلی...

کمتر بگویید حسین حسین شعار ماست،شهادت افتخار ماست...

شهادت دیگر چیست...این حرفها را از کجای خود دیگر در می آورید...

ول کنید...

همش حرف از مرگ میزنید...حرف از گریه می زنید...

شهادت دیگر چه صیغه ای است...

ما فقط بخورو ببرو بزنو بگیرو برقصو...این ها را می توانیم صرف کنیم...

شهادت دیگر کیلویی چند...

راست می گویند...شهادت دیگر چیست؟...

ما هم اهل جماعت شویم تا که رسوا نشویم...

انگار بازار ریا و فریب بهتر خریدار دارد....

شهادت را دیگر با نرخ دولتی نمی فروشند...نرخ آزاد می خواهد...

انگار آمپر شهادت هم مثل دلار زده بالا...

دیگر کسی برای شهادت یک  پبسی هم باز نمی کند....

ان گار شهادت تمام شده است...

جبهه(دفاع مقدس)تمام شد و شهادت هم تمام..

واقعا عجب جمله ایست:زمین جای قشنگی نیست...

اینها که همه گفتید زیباست برای شما!!!اما شهادت از همه ی این ها زیباتر است...

شهادت دائم،میبرد،میخرد،میزند....

شهادت،شهامت میخواهد و شجاعت...

شهادت،شعار نیست،بلکه کاملا حرف از عمل است...

نه بویی نه عطریی نه صدایی نه رنگی...هیچ...

هرچند،هرچه بگویید حق دارید...

دیگر ایمان جای خودش را با نان بربری خاش خاش دار عوض کرده است...

دیگر نماز جای خودش را به رقص و هلهله داده است...

دیگر قرآن جای خودش را با BBc عوض کرده است...

دیگر نهج البلاغه جای خودش را با Manotoعوض کرده است...

دیگر چشمانمان هرزه شده است....

همه چیز حلال شده است...

دیگر چادر جای خودش را بامانتو،نه با برهنگی عوض کرده است...

دیگر دزدی از شیوه ی سنتی به شیوه ی مدرن(اختلاس)تغییر کرده است...

مثل اینکه گرگ های در لباس میش هر روز بیشتر از دیروز...

با این تفاصیل،حق دارید...شهادت دگر کیلویی چند؟...

خوش باشید...

شماها نمیخواهید که بفهمید...فی قلوبهم مرض...

شما شهادت که هیچ خدا را هم نمی فهمید...

از کوزه همان برون تراود که دروست...

هم صنف ان،معبر باز است...

اما باریک...

عاشقان را میبرند...


شما حماسه سرودید و ما به نام شما//فقط ترانه سرودیم،نان در آوردیم

برای این که بگوییم با شما بودیم//چقدر از خودمان داستان در آوردیم

و آب های جهان تا از آسیاب افتاد//قلم به دست شدیم و زبان در آوردیم


هرچه دلت میخواهد بنویس(نظر)،شاید از شهادت کم گذاشتم...

۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۲ ، ۲۰:۰۳
ک میل ک اس پور

بیش از یک دهه است که وضع پوشش جامعه ما چه برای آقایان و چه برای بانوان تغییرات اساسی کرده است،بطوری که 180 درجه تغییر را متحمل شده،این نوع پوشش جدیدی که مخصوصاً برای بانوان بوجود آمده، صد در صد تقلیدی از  life styl غربی است،هرچند این موضوع برای آقایان نیزمشاهده می شود، ولی آن پوششی که تحریک کننده ی نسل جوان امروز باشد در گرو پوشش یا عدم پوشش بانوان است.

در کشور ما پیرامون مسائل مختلف،خیلی خوب صحبت می شود،همه نسبتاً از قدرت بیان خوبی (خدا رو شکر)برخوردارند،ولی موقع عمل که می رسد،کسی نیست،نهادی نیست،ارگانی نسیت،انگار کسی نبوده که سخنی گفته است.

یکی از این پدیده ها که هیچ نهادی عملاً آن را بدست نگرفته،حجاب است،حجاب چند سالی است که بی سرپرست مانده،هیچ متولی ندارد،هیچ نهاد و گروهی نیست که پیرامون حجاب کارهای اساسی و بنیادی را انجام داده باشد،بودجه های میلیاردی نیز بیشتر فقط صرف صحبت کردن و سیمینارهای مختلف می شود و عملاً هیچ کاری برای حجاب نشده است،دلیلش هم،همه روز معابر عمومی شهر خودمان.

انگار حجاب را به اَمانِ خدا وٍلْ کرده اند،باید برای موضل بد حجابی و بی حجابی اساسی کار کرد.

واقعا حجاب سرپرست ندارد،ما از همین تریبون اعلام می کنیم،هرکسی که مایل است،هرکسی که درد دین دارد،هرکسی درد ولایت دارد،«بسم الله»راساً ساماندهی حجاب را بر عهده گیرد،نه با زور نه با فشار،بلکه با کار فرهنگی گسترده و نیت قربة الی الله نه چیز دیگر و گرنه عاقبتش به خیر نمی شود.

بیانات حضرت امام را که مرور می کردیم،مشاهده کردیم که حضرت امام از رسانه ی ملی بعنوان یک دانشگاه گسترده یاد می کردند که در همه ی کشور پهن شده است،این رسانه ی ملی که حضرت امام فرمود((که با صحت او بسیاری صحیح و با فاسد او بسیاری فاسد می شوند))چقدر برای حجاب کار کرده است.

چند فیلم و یا مستند تخصصی و جذاب پیرامون حجاب  ساخته شده است؟

پاسخ منفی است!البته کارهای بسیار خوب و جذابی پیرامون مسائل ورزشی و اجتماعی و علمی و ...در رسانه ملی شده است،ولی متاسفانه در امر فرهنگ و علی الخصوص حجاب رسانه ی ملی نسبتاً ضعیف کار کرده است.

به نظر ما سرپرست حجاب باید رسانه باشد،رسانه باید متولی اول حجاب باشد،رسانه باید در خط مقدم این نبرد حضور داشته باشد،البته با همکاری و هماهنگی سایر نهاد ها ولی به رهبری رسانه ی ملی.

این یادداشت را با جمله ایی از حضرت امام پیرامون رسانه ی ملی که بسیار می تواند در عرصه ی فرهنگی و خصوصاً حجاب تاثیرگذار باشد به پایان می رسانیم:

((اگر این دستگاه{صدا وسیما}که باید یک دستگاه آموزنده باشد،یک دستگاهی باشد که آن تباهی ها،چیزهایی که جوان های ما را به تباهی کشید و می کشد خذف بشود و به جای آن آموزندگی باشد،امور اخلاقی باشد،امور فرهنگی باشد،چیزهایی که به درد جوان های ما می خورد،و جوان های ما را تربیت می کند...این اگر آموزنده باشد،برای همه ی ملت آموزندگی دارد و اگر خدای نخواسته انحرافی داشته باشد،همه ی ملت را به انحراف می کشد))


صحیفه ی امام-جلد 9-ص 456

۱۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۲ ، ۱۰:۳۳
ک میل ک اس پور

بیش از یک دهه است که زندگی  در میان ما ایرانیان تغییرات اساسی کرده است،انگار که، مدرنیته بر قسمت عظیمی از ملت ما تاثیرات منفی را به بار  گذاشته است که ناگهان  رهبر معظم انقلاب از سبک زندگی اسلامی یاد می کنند،باید به مساله ی سبک زندگی اهمیت بسیاری داد هرچند، اگر به معنویت هم اعتقاد نداشته باشیم ولی برای زندگی راحت و برخورداری از امنیت روانی و اخلاقی باز پرداختن به سبک زندگی اسلامی بسیار حائز اهمیت است.البته سبک زندگی ما به گونه ای تقلیدی تمام عیار از  ((لایف استایل)) غرب  شده است،البته این به خودی خود صورت نگرفته بلکه دشمن با ترفندهای بسیار، کار کرده است،و ما هم گرفتار آن شده ایم. «سبک زندگی» یا همان «لایف استایل» گرچه هردو در کلی‌ترین حالت اشاره به «الگو و شیوه‌ی زندگی» کردن می‌کنند«اما سبک زندگی در گفتمان رهبر معظم انقلاب » و «لایف استایل در نظریه‌ی اجتماعی معاصر غرب» بازمی‌گردد. البته با این تفاوت که سبک زندگی در نظر رهبر معظم انقلاب  ما در ابتدای راه است ولی لایف استایل غربی ها در پایان راه خود است زیرا آنها تمام راه های رسیدن به بهشت زمینی از قبیل لذت جنسی،تن آسایی،بی بند و باری،ثروتمندی،وتمام لذت های زمینی را امتحان کرده اند و به بن بست خورده اند.

امروزه استعمار واقعی قدرتها،سلطه ی فرهنگی است ،یعنی اگر کشوری بتواند آداب و رسوم،عادات،سبک زندگی کردن،وبعضاً در مرحله ی بالاتر زبان و خط خویش را  در ملتی نفوذ دهد،بر آن ملت مسلط حقیقی است.باید با نقشه ی راه رهبر معظم انقلاب از این فرهنگ مسموم غربی جان بِدَرْ بریم. ولی متاسفانه بعضی از مسولین ما صرفاً سبک زندگی را به خوردن آشامیدن و لباس پوشیدن معنی میکنند، در حالی که حضرت آقا سبک زندگی اسلامی را به عنوان «بخش حقیقی و اصلی تمدن نوین اسلامی»برشمردند به عبارت دیگر حضرت آقا دین اسلام را نه تنها در افق کشور بلکه در دید جهانی میبینند.


هم اکنون چه باید کرد؟از کجا باید شروع کرد؟الگو کیست؟چیست؟چگونه باید رفتارهایی که شبانه ـ روز در زندگی انجام می دهیم، تغییر دهیم؟

1-ابتدا از قرآن مجید شروع می کنیم سبک زندگی را باید منطبق با قرآن قرار  داد،خداوند بعضا در قرآن کریم مسائل بسیار مهمی را پیرامون زندگی سالم مطرح کرده اند، متاسفانه در بیشتر اوقات در کشور ما از قرآن برای سبک مردن استفاده میکنند،به زبان ساده تر بیشتر در طاقچه خانه هایمان در حال خاک خوردن است وبعد از مردن،فقط مردم کوچه و بازار صوتش را میشنوند.

2-سیره معصومین و انبیا نیز میتواند یکی دیگر از الگوهای زندگی کردن باشد،خوشبختانه کتاب های بسیار معتبری هم وجود دارد که از شیوه ی عطر زدن رسول الله تا شیوه چگونه راه رفتن و غذا خوردن و غیره...انبیا و معصومین وجود دارد.

3-الگلوی بعدی نیز میتواند شهدا و بعضی از این علمای ما باشند،که راه رسیدن به  معشوق حقیقی را بعضا یک شبه طی کردند،آن هایی که ذره- ذره زندگی شان بوی خدا رامیدهد و فقط برای رضای خداوند قدم بر میدارند،زندگی آنها نمونه ی کوچکی از زندگی انبیا و معصومین ماست،با این تفاوت که فقط در زمان معاصر ما این تجربه ی گرانقدر را بدست آورده اند.
۱۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۲ ، ۱۵:۰۳
ک میل ک اس پور

      

فتنه ی 88 را که هنوز از یادمان نرفته است،دوباره برایمان در حال تازه شدن است، دوباره خبرهایی  از تکاپوی فتنه گران در مسائل سیاسی کشور میشنویم،آنهایی که به تعبیر حضرت آقا کشور راتا دمِ پرتگاه پیش بردند، دوباره مثل اینکه سر از لاک خود بیرون کرده و در حال عرض اندام می باشند،مثل اینکه گوش مالی ملت ایران در نه دی برایشان کافی نبوده و منتظر نه دی دیگری هستند.

چند مدت است که هر از چند گاهی خبرهایی را از گوشه و کنار شهر،استان ،و بعضاً کشور هم  می شنوییم،که فلان شخص مسئول فلان وزارتخانه،اداره،دانشگاه و...میشود،اشکالی ندارد، بشود،ولی جای تاسف و حتی بعضاٌجای نگرانی دارد افرادی که در فتنه 88 به صورت مسقیم و بعضا غیر مستقیم ضربات سهمگین و مهلکی را به نظام اسلامی وارد کردند و آن خون دلی که به رهبرمان دادند، مسولیت بگیرند، و بر مسند قدرت بنشیند،و به خواهند برای مردم ایران اسلامی خدمت کنند، خوب معلوم است که چه میشود؟دوباره بوی فتنه از نوع با پنبه سر بریدن به مشام میرسد،از این به بعد یادداشت را با شما هستم ای فتنه گران،شماهایی  که هزاران نفر از جوانان این مرز وبوم را گمراه کرده و فدای هوی و هوس خویش کرده اید،آقایانی که باعث شدید رهبرمان جسمش را وسط میدان بیاورد،آقایانی که اشک رهبرمان را جاری کردید،آقایانی که پای گروه های ضد انقلاب را به داخل کشور باز کردید،آقایانی،نه !بهتر است بگوییم منافقینی که اصل ولایت فقیه را نشانه گرفته بودید،شماهایی که باعث شدید یک سری از افراد معلوم الحالی به امام انقلابمان-حضرت امام خمینی(ره) -و امام معصوممان -اباعبدالله - جسارت ها و توهین هایی کنند که حقیر از روی شرمندگی حتی قادر به نوشتن آن نیستم،مواظب برخورد مردم ولایت مدار ایران اسلامی باشید،همانگونه که نٌه دی را آفریدند، دوباره اگر لازم باشد کفن پوشان وارد میدان میشوند، و انقلاب  دیگری را رقم خواهند  زد.

جوانان غیور این مرز و بوم بیدارند و هر گز از اصول و آرمان های انقلاب شان دست نخواهند کشید،

و همواره جا پای ولی فقیه میگذارند،نه یک قدم جلو و نه یک قدم عقب،و حواستان هم  باشد که اگر ما خاموشیم به اذن آقایمان است و اگر آقایمان،رهبرمان،همه کس مان لب تَر کند دنیا را سرتان خراب میکنیم.

ما همان نسل جوانیم که ثابت کردیم
در ره عشق جگر دار تر از صد مردیم
هر زمان شور خمینی به سر افتد ما را
دور سید علی خامنه ای می گردیم


۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۲ ، ۱۷:۵۲
ک میل ک اس پور

     
نزدیک به یک دهه است که رشد پدیده بدحجابى، در سینماى ایران و بعضاً تلوزیون به شکل محسوس سرعت گرفته است. میخواهیم نگاهی داشته باشیم به بازیگران سینما و تلوزیون،آقا و خانمش فرقی نمی کند،انگار هر کس را که از خیابان رد میشود او را میگیرند و بازیگرَشْ میکنند،کافی است که یک مقداری هم از نعمت زیبایی برخوردار باشد، دیگر تمام است،برای اثبات این مدعا همین بس که درگوگل سرچی بکنید  بازیگران ایرانی چه زن و چه آقا هم در سینما وهم درتلوزیون،چه عکس هایی؟چه فیلم هایی؟قابل گفتن نیست به قول عادل فردوسی پور فرامنشوریست،نمیدانیم مشکل از کجاست،کسانی که نظام اسلامی برای آنها هزینه میکند،به شهرت،و ثروت کلانی دست پیدا می کنند،نان می خورند وبعضا نمکدان هم می شکنند.و یا با شهرتی که  بدست می آورند نظام را هم تهدید میکنند،چه بسیاری از آنها پناهندگی گرفتند،این ها همه درد است،تا اعتراض هم میکنیم بعضی از مسولین ژست روشن فکرانه به خود میگیرند،که هنر یعنی همین ،این اعمال در دنیای مدرنیته طبیعی است،

بنیانگذار انقلاب اسلامی، جالب است که از رسانه ملی بعنوان یک دانشگاه عمومی یاد می کردند که در تمام سطوح کشور گسترده است.
بازیگرانی که در این رسانه  برای آحاد جامعه بعنوان  الگو و شاخص هستند باید به گونه ای، مروج فرهنگ اسلامی و ایرانی باشند،نه اینکه صبح در سیما با حجاب بیایند و فیلمی بازی کنند و شبش در خیابان های بالاشهر طور دیگری قدم بزنند،رسانه ی ملی که امام فرمود باید مروج فرهنگ اسلام ناب محمدی باشد،به کجا میرود،چند درصد از فیلم هایی که در سیما و سینمایمان پخش میشود مطابق با ارزش های اسلامی و ایرانیمان است،آیا واقعا نمیدانیم که رسانه نیز یکی از مهم ترین ضلع های تاثیر گذار بر یک جامعه است،هر چند کارهای ارزشمند و ارزشی در این عرصه قابل انکار نیست ولی چون قشر دانشجو روحیه مطالبه گری دارد ازاین منظر عرض میکنیم.
چرا هیچ گونه  نظارتی بر این افرادی که به راحتی مشهور میشوند وجود ندارد،
مثل اینکه دین را کمتر در سینما راه داده ایم . نمایش زنان آسیب‌دیده ایرانی با چادر و چارقد به شیوه‌ای غیرقابل تغییر در سینما و حتی بعضا تلوزیون  تبدیل شده است به طوریکه که در عالم واقع هم کسی با دیدن یک زن محجّبه، احتمال نمی‌دهد که او همسر یکی از تجّار ثروتمند، استاد دانشگاه، مدیر و... باشد زیرا در بیشتر فیلمها اشراف‌زادگان و شخصیتهای پولدار و تحصیل کرده  با موهای کاملا معلوم، مانتو و لباس فاخر به تصویر کشیده می‌شوند.
نظارت‌ بر وضعیت حجاب، آرایش و ارتباط‌ میان زن و مرد در فیلم‌های سینما و تلوزیون به هیچ عنوان کافی نیست در فیلم‌های سینمایی، حجاب و عفاف از روی عمد رعایت نمی‌شود،نظارت‌های اعمال شده بر فیلم‌های تولید داخل باید بیشتر شود و اگر یک فیلتر نظارتی پاسخگو نیست، فیلترهای نظارتی باید افزایش یابد ، باید این وضع را اصلاح کرد
۱۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ آذر ۹۲ ، ۰۰:۵۱
ک میل ک اس پور


از ماست که بر ماست

اگر با خود کمی بیندیشیم خواهیم دید که هرچه کشیده ایم از دست خودی های روزگار بوده و ضربات هولناکی که به ریشه ی دین وباور و اعتقاد و فرهنگ ما خورده است با دست خودی های زمانه است.آری،هر دردی که اسلام عزیز کشیده و یا می کشد از دست به ظاهر خودی هاست.

مطالعه ی تاریخ اسلام ما را به این جمله مفید و موجز ((از ماست که بر ماست)) بیشتر و بیشتر سوق می دهد.

اگر سوار بر ماشین زمانه شده و به صدر اسلام سفر کنیم و یا پیرامون ماجرای سقیفه،بیعت از امیر مومنان علی (ع)،صلح قهرمانانه ی کریم اهل بیت(ع)،و وقایع و فجایع قیام خونین کربلا و ماجرای اسف بار،غم آلود اما به تعبیر  عقیله ی بنی هاشم حضرت زینب کبری(س)((سراسر زیبایی))بنگریم باز هم ردپای خودی ها را مشاهده خواهیم کرد،بله آثار جرم خودی ها از سقیفه و ماقبل آن شروع شده و نه تنها با فتنه های ناکثین،مارقین،قاسطین،و خروج خودی های پست فطرت،همچون طلحه و زبیرها به پایان نرسیده بلکه در کربلا به اوج خود رسیده و تا به امروز نیز ادامه دارد.اوج ماجرا آنجاست که فردی که 16 حج پیاده را به جا آورده و پیامبر و آل او را درک کرده و در جنگ صفین از پا به رکابان فاتح خیبر-علی (ع)-بوده و به درجه ی جانبازی نائل آمده-شمر زلجوشن- نه تنها شرافت و مردانگی را زیر پا نهاده بلکه پا بر سینه امام غرق در خون گذاشته و دست خویش را به جنایتی بزرگ می آلاید.

مرور ضربات هولناک خودی ها شاید برای ما کمی سخت باشد اما عبرت انگیز است.یکی از ویژگی های بارز این خودی ها نا آشنا این است که همیشه یک قدم جامانده و یا یک قدم پیشتر حرکت می کنند.آن ها حرکت های هم سو را نمی فهمند،همراهی را درک نمی کنند،خود را عالِم عالَم می دانند و درست وقتی که زمانْ،زمانِ گوش به فرمان بودن و گوش کردن است،زبان به نطق گشوده و از فاصله می فرمایند،حتی گاهی اوقات احساس می کنند که بیشتر می فهمند،ولی صد افسوس که جامانده اند و یا آنقدر پیش رفته اند،که دیگر امیدی به رسیدن یا با زگشتتشان نیست،آن جاست که زبان به توجیه گشوده و هزاران صغری و کبری را کنار یکدیگر قرار می دهنداما افسوس و بازهم افسوس که دیر شده است.

تاریخ تکرار مکررات است و یا به عبارت دیگر می توان آن را به یک بازی تکراری تشبیه کردکه در گذر زمان ،قوانین و افراد تغییر می کنند اما به شکل،اصل و ساختار بازی لطمه ای وارد نمی شود.

از جمله معروف ((از ماست که بر ماست))فاصله نگیریم،از بازی تکرار زمانه غافل نشویم،کمی از گذشته فاصله بگیریم،و به عصر ظاهراً  پیشرفت، دموکراسی،عدالت،آزادی خواهی و تمدن نظاره کنیم و ببینیم که این خودی ها،خود را ترجیح می دهند یا حق را؟آیا گذر زمان بر آنها تاثیر نهاده است یا نه؟آیا دچار تغییر شده اند و یا در مسیر روزگار فقط تغییرات ظاهری بر آن ها عارض شده است؟

مرحوم شهید مطهری می فرمود((که هیچ خطری به جز از داخل انقلاب و کشورمان را تهدید نمی کند))امروز هم از این اشخاص کم نداریم،از یک طرف هم حیران مانده ایم،آنانی که در روز واقعه دیروز گریختند مدعی معرکه های امروزند و آنهایی که دیروز را ساختند،امروز محکوم به فنا شده اند،پس حواسمان جمع باشد که میزان حال فعلی افراد است،غرور وتکبر وجود ما را نگیرد.

رفتن به جبهه،جانبازی،مدارج عالی تحصیلی و نظامی و...بر کبر ما نیفزاید،نباید از هوا و هوس و نفس اماره غافل شد،دشمن قسم خورده -ابلیس- را نباید فراموش کرد،عبادت چندین و چند ساله فریبمان ندهد،از طرفی باید عزم را جزم کرد،باید بر یزید های زمانه چیره شد،حسین زمان را تنها نگذاشت و منتظِر موعود منتظَر بود.


۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۲ ، ۰۰:۲۵
ک میل ک اس پور


قشر دانشجو و مخصوصا نهاد دانشگاه از عناصر اصلی در به شقاوت و سعادت رسیدن یک کشور به شمار میروند،

باید دانشجویان در مطالبه گری و آرامان خواهی در خط مقدم باشند،باید یک دانشجو نسبت به ریز تمام مسائل کشور آگاه باشد و خود را نیز مسؤل بداند،یک دانشجو باید سیاسی باشد این جمله مستقیم حضرت آقاست که ((دانشجویان باید فعّالیت سیاسى بکنند؛ باید سیاست را بخوانند، بنویسند، بگویند، مذاکره و مباحثه کنند))

یک دانشجو بنا به تعبیر  ((حضرت آقا باید سیاسی باشد))،اگر یک دانشجو سیاسی نباشد پس چه کسی سیاسی باشد،ما که میگوییم یک دانشجو باید فعالیت سیاسی داشته باشد معنایش این نیست که فعالیت سیاسی حتما علیه دولت وعلیه  مسؤلان کشور باشد متاسفانه بعضی از بدخواهان و منافقین در لباس دوست فعالیت  سیاسی را اینگونه تعبیر می کنند که فعالیت سیاسی یعنی سیاسی کاری،که یک نوع دوریی و تقلب است،که انسان تصور میکند که فعالیت سیاسی در دانشگاه با بد گفتن و فحاشی کردن به این  و آن حاصل میشود،ولی اینطور نیست به تعبیر مستقیم حضرت آقا  ((فعالیت سیاسی برا ی بالا بردن قدرت تحلیل در دانشجوست،این دانشجو اگر قدرت تحلیل سیاسى نداشته باشد، فریب مى‌خورد و فریب خوردن دانشجو، درد بزرگى است که تحمّلش خیلى سخت است.)) متاسفانه بعضاً از زبان برخی مسولین دانشگاهی میشنویم که باید دانشگاه را از محیط  اجتماعی سیاسی،به  یک محیط اجتماعی فرهنگی تبدیل کنیم،نمیدانیم که تذکرات و بیانات مقام معظم رهبری را نمیشنود و یا از روی عناد و دشمنی با ملت ایران این نظریه ها را بیان میکنند،

 از بیانات حضرت آقا به این نکه هم میرسیم که یک دانشجو نه تنها در روحیه مطالبه گری و آرمان خواهی باید در صف اول باشد بلکه در امر سیاست هم باید عرصه را بشناسد و در خط مقدم حضور داشته باشد تا به تعبیر حضرت آقا فریب نخورد.

از آنجا که دانشجویان از قشرهای فعال  وبا نشاط جامعه هستند،باید در قضایای اجتماعی،سیاسی و مسائل کلان کشور هم فعال و پویا باشند. دانشجویان باید بیش از پیش عرصه سیاست را بشناسند،قدرت تحلیلشان را بالا ببرند،خود را آماده نبرد های سخت  در جبهه فکری کشور بکنند،البته این را هم نباید فراموش کرد که دچار سیاست زدگی دچار تعصب گروهی،حزبی نشویم،و آرمان هایمان را به هیچ و پوچ نفروشیم.

    در آخر نیز باید عرض کنیم که استکبار جهانی و مخصوصا غرب، دانشجوی مسلمان انقلابی را نمیپسندد، چرا که‌ می‌دانند این‌ دانشجو تسلیم‌ تعصبها و تحجرهای‌ حزبی‌ و سیاسیو افکار وارداتی‌ نمی‌شود.



۴ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۲ ، ۰۱:۲۵
ک میل ک اس پور

در مقدمه باید عرض کنیم که سعی داریم در این مصاحبه  تاثیرات دانشگاه بر جامعه ی اسلامی را از نگاه امام خمینی به صورت اجمالی مورد بحث قرار دهیم، واقعا دانشگاه تا چه اندازه میتواند بر یک جامعه  تاثیر گذار باشد،آیا اصلا می توان دانشگاه را یک ابزار برای پیشبرد اهداف یک جامعه و یا یک کشور در نظر گرفت،حال باید ببینیم که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی رحمة الله علیه چه دیدگاهی در مورد دانشگاه دارند، حال میخواهیم بدون درنگ برویم سر وقت مصاحبه،اولین سوال را از امام(ره) اینگونه پرسیدم

این دانشگاه چیست که ما در آن مشغول وقت گذراندن هستیم؟

فرمودند:«دانشگاه مبدا همه ی تحولات است»سکوت کردم،کمی هم فکر...

باز پرسیدم:یا امام!معنی این جمله که فرمودید یعنی چه؟

فرمودند:یعنی«مقدرات این مملکت دست این دانشگاهی هاست»باز کمی فکر کردم.....

دوباره پرسیدم یعنی چه؟

فرمودند:یعنی اگر «دانشگاه را،ما سست بگیریم و از دست برود،همه چیزمان از دستمان رفته است»باز تاملی کردم....

و پرسیدم:واقعا بی توجهی نسبت به دانشگاه آنقدر عواقبش سنگین است؟

فرمودند«امیدوارم احساس کرده باشید همه ی درد های ایران از دانشگاه شروع شده است»اما!!!بی درنگ پرسیدم اما چه؟

یا امام!فرمودند«دانشگاه یک کشور اگر اصلاح شود،آن کشور اصلاح می شود»خواهش کردم میشود توضیح بیشتری بدهید؟

فرمودند«دانشگاه خوب یک ملت را سعادتمند می کند و دانشگاه غیر اسلامی ،دانشگاه بد،یک ملت را عقب می اندازد»

باز با کمی درنگ و تامل پرسیدم :یا امام حال باید چه کرد؟فرمودند«باید قبل از هر چیز دانشگاه اسلامی باشد.برای اینکه کشور هرچه صدمه خورده است از کسانی بوده که اسلام را نمی شناختند»پس«باید این مسئله را دنبال کنیم که دانشگاه اسلامی شود تا برای کشور ما مفید گردد»

سوال بعدی را از امام پرسیدم،یا امام!منظور شما از اسلامی و دانشگاه اسلامی چیست؟

امام که گویی لحظه شماری می کردند برای رسیدن من دانشجو به این سوال با لبخندی بسیار ملایم فرمودند«معنی اسلامی شدن دانشگاه این است  که استقلال پیدا کند و خودش را از غرب جدا کندو خودش را از وابستگی به شرق جدا کند و یک مملکت مستقل،یک دانشگاه مستقل،یک فرهنگ مستقل داشته باشیم-باید دانشگاه بیدار شود.باید از همین دبستان  تا آخر از این افکار غرب زده تهی بشوند»

آری از دیدگاه امام خمینی دانشگاه میتواند یک جامعه را به راه سعادت و یا شقاوت بکشاند،آری از بیانات بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران اهمیت دانشگاه و دانشجو کاملا پیداست،آری !امام فرمودند که دانشگاه مبداء همه ی تحولات است چقدر این جمله ی امام را شنیده ایم و چقدر به اسلامی شدن دانشگاه کمک کردیم و متاسفیم از اینکه  بعضی از مسئولین ذیربط از اوایل انقلاب تا کنون چقدر دغدغه  امام را معیار و محور فعالیتشان در دانشگاه قرار دادند،از اسلامی شدن دانشگاه فقط لفظ اسلامی بودن به یدک کشیده میشود.

دانشگاه مان بازیچه سیاسیون شده است و هر طرف که میخواهند میکشند.

مسولین محترم !،با بخشنامه های رنگارنگ کاری از پیش نمیرود،آستین ها را باید بالا زد،کار باید کرد بیخود نیست که امام میفرماید «اگر دانشگاه اصلاح شود،آن کشور اصلاح می شود »

فکر کنم فقط همین جمله از امام کافی باشد، ولی کو گوش شنوا؟!

از این به بعد درد دلمان با دانشجویان انقلابی است،یک مقدار هم شما پاخیزید،فکر نکنید که همه ی کارها را باید مسولین درست کنند،نه خیر به هیچ وجه من الوجوع اینطور نیست به بیانات حضرت امام بیشتر دقت کنید،شما هایی که درد دین دارید، شما هایی که دغدغه انقلاب و ولایت دارید،به پاخیزید،هرچند کمی دیر شده است ولی باید کاری کرد،باید برنامه ریزی کرد،میگوند هر موقع جلوی ضرر را بگیرید سود کرده اید،هرکاری میتوانید برای اسلامی شدن دانشگاه انجام بدهید،دریغ نکنید،نگویید که به من چه!حواستان جمع باشد،که خون چند هزار شهید ریخته شده است که شما به راحتی در دانشگاه مورد دلخواهتان تحصیل کنید،حواستان دوباره جمع باشد که قیامت شهدا از ما سوال میکنند که بعد از ما شما چه کردید،و چه میخواهیم پاسخشان را بدهیم.

حرف آخرمان نیز با بعضی از این آقایان مسؤل است،نمیگوییم که برای اسلامی شدن دانشگاه کاری نشده،کار، بسیار شده است ولی کافی نیست،باید خیلی بیشتر سعی کرد وشبانه روز کار کرد این را هم در نظر داشته باشید که هدفتان قربة الی الله باشد،نه چیز دیگر، وگرنه عاقبتش بخیر نمیشود.

 

۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۲ ، ۰۳:۳۳
ک میل ک اس پور